Répétition(compulsion de)
*این اصطلاح به عملی غیرقابل کنترل اطلاق می شود که فرد را در تکراری اجباری درگیر می کند.
**اجبار در تکرار (1) یکی از اساسی ترین پدیدارهایی است که به صورت اعمال شبه دینی در نِورُوزِ موسوم به وسواسی- اجباری مشاهده می شود. یکی از خصوصیات روش درمانیِ روان کاوی برملا ساختن مکانیسم اجبار در تکرار و رابطه ی آن با پدیداری چون تذکار است. فروید این امر را پیوسته خاطرنشان می کند که یکی از انواع مقاومت های بیمار این است که به جای تذکار و یادآوری گذشته به تکرار عملی عناصر زندگی گذشته ی خود می پردازد. لذا تکرار جای تذکار را می گیرد.
یکی از مظاهر تکرار پدیداری موسوم به آشنا غریبی* است. لذا تکرار شکلی از بازگشت امیال دفع شده است که در نهایت آشنایی خالی از غرابت نیستند.
اجبار در تکرار در اثر مهم فروید ورای اصل لذت معنای عمیق خود را بازمی یابد. زیرا درواقع مظهری از رانش مرگ است که موضوع اصلی این اثر را تشکیل می دهد. گواه آن تکرار وقایع نامطبوع نزد این گونه افراد است. این پدیدار در نوروزِ موسوم به سرنوشت(2)به خوبی قابل مشاهده است. واقعه ی آسیب زای گذشته حالت مرگ آسای خود را در تکرار نمودار می سازد. رؤیاهایی که در آن ها شاهد مجازات و تنبیه فرد هستیم، نمونه ی بارزی از این پدیدار را تشکیل می دهند.
***فروید براساس داده های بالینی خود نشان می دهد که چگونه مکانیسم تکرار در حیات نفسانی و ناآگاه فرد وارد می شود و تمامی فکر و ذکر او را به خود مشغول می دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1.Wiederholungszwang(به آلمانی)
2.Névrose de destinée

مراجع:
-زیگموند فروید، ورای اصل لذت(1920).

منبع مقاله:
اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم.