ازدواجي كه تحت تاثير روابط آبژه اي و براورده شدن نيازها و حقارت هاي شخصي و عشق ناقص انجام بشود و دقيقا همان ملاك هايي كه به خاطرش عشق به وجود آمده، دردسرساز مي شوند، اكثرا بعد از ٦ ماه كه اكسي توسين (هورمون عشق )تنزل كرده باشد سرانجامش نافرجامي و متعاقب آن نگرش منفي و فشارهاي رواني و عدم سلامت روان خواهد بودكه طلاق و روابط فرازناشويي ، فقط نمونه اي از آن آسيب ها خواهند بود.
براي شروع هر رابطه اي نياز به شناخت مي باشد وحتي اگر برقراري رابطه هم مورد تاييد قرار بگيرد، باز هم هر رابطه اي نيازمند بازبيني هست
كه طبق تحقيقات حداقل هر سه سال
بايد مورد ارزيابي قرار بگيرد
چه بسا روابطي كه بعد از تامل دوباره زيباتر و عاشقانه تر از قبل نمود مي كند و لذت انسان بودن و متفاوت بودن با شامپانزه ها را هرچه بيشتر ميتوان درك نمود
حتي اگر اينگونه ازدواج ها صورت پذيرد اكثرا با شناخت تعارض هاي فردي و شناخت و اصلاح روابط و … در جلسات مشاوره ميتوان به زوجين براي ادامه رابطه كمك شود.

در انتخاب زوج درصد بالايي تعادل سلامت رواني زوجين دخيل هست
وميانگين نمره رواني دو زوج تقريبا يكسان است .حال ممكن است در مولفه هايي تفاوت بالا و پايين داشته باشند كه در درجه اول با شناخت خود و بعد شناخت زوج ميشود به ادامه رابطه انساني اميدوار بود.

 

مهدي شاهمرادي

روانشناس باليني