Libre association
* تعبیر فروید ترکیبی است از تداعی معانی که رابطه و پیوند میان تصورات را نشان می دهد و صفت «آزاد» که در مقابل «اجبار» قرار دارد.
تداعی آزاد معانی(1) قاعده یا روشی است که بنابر آن فرد موردِ روان کاوی هرگونه کنترلی را رها می کند و هر نوع فکری را که به ذهنش خطور کند بر زبان می آورد، در حالی که روان کاو نیز به نوع استماع خود حالتی شناور می دهد تا خارج از هرگونه انتخاب یا پیشداوری سخنان بیمار را گوش کند.
** اصل تداعی ابتدا در حوزه ی روان کاوی زوریخ به همت کارل گوستاو یونگ به عنوان آزمونی برای سنجش واکنش فرد به کلماتی انتخابی وضع شد، ولی رفته رفته به صورت یک تکنیک روان کاوی درآمد و جانشین روش تلقین شد. این قاعده در وهله ی اول محتوایی منفی داشت: «بیمار باید هر آن چه به ذهنش خطور می کرد بر زبان می آورد و هرگونه انتقاد و ایراد منطقی یا عاطفی را که موجب گزینش چنین و چنان افکاری می شد، کنار می گذاشت». این وضع به طور متناقضی حالت اجبار را برای بیمار پیدا می کند، زیرا احساس می کند که در عین برخورداری از آزادی مطلق در تداعی افکار، مجبور است همواره با سخنان خویش و ضرورت معنوی آن ها مواجه شود.
حال آن که منظور اصلی از تداعی آزاد فراهم آوردن موقعیتی مناسب برای بروز تصورات ناآگاه است که غایتی خاص به حیات نفسانی می بخشند، یعنی تصوراتی که به طور معمول به علت افکار آگاه در لفافه ی سخن و فعالیت های نفسانی پنهان می شوند.
ناگفته پیداست که تداعیِ مطلقاً آزاد غیرممکن است. از این روست که قاعده ی تداعی آزاد بیشتر قانونی ایده آل است که باید به تصورات پنهان شده شانس کافی را برای ابراز و اظهار خود بدهد و تذکار و یادآوری خاطرات دفع شده را موجب شود.
به نظر فروید، این قاعده چندان بی سابقه نیست. لودویگ بورنه(2) در نوشته ای به تاریخ 1823 به خوانندگان توصیه می کند که اگر مایل اند در عرض سه روز نویسنده ای مهم از کار درآیند، کافی است که آن چه به ذهن شان خطور می کند بر کاغذ بیاورند! این حکایت خالی از فایده نیست، زیرا خصوصیت خلاق تداعی آزاد معانی را آشکار می سازد.
*** این قاعده ورای کارکرد فنی خود حاوی این مهم است که نیات آگاه فرد را خنثی می کند و به او اجازه می دهد که با رها کردن کنترل و تسلط خودْ کار سانسور روانی را تضعیف کند. این امر نشان دهنده ی رابطه ی نزدیک میان فرد و حقیقت وجودی او به عنوان موجودی ناطق است.

پی‌نوشت‌ها:

1.frei Assoziation (به آلمانی)
2.Ludwig Börne

منبع مقاله:
اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم.