????????مرزبندي در روابط زناشويي????????

بسياري از زوجها فكر ميكنند كه قراردادن مرز و حدود در زندگي زناشويي به معناي فقدان عشق به طرف مقابل است، اما اين حقيقت ندارد.

تمام روابط سالم، مرزبندي دارند!!! دكتر هاوز، روانشناس باليني و استاد دانشگاه، مرزبندي را اينگونه تعريف ميكنند: “خطي كه من به پايان ميرسم و ديگري آغاز ميشود”. او مرزبندي روابط را به مرزهاي دورتادور يك كشور تشبيه ميكند.

وقتي خطي بين كشورها وجود نداشته باشد، تشخيص خيلي سخت و گيج كننده ميشود: چه كسي مالك و محافظ اين محدوده خاص است؟ كدام قوانين بايد اجرا شود؟

وقتي مرز به وضوح تعريف ميشود و احترام گذاشته ميشود ديگر نيازي به نرده و سيم خاردار برقي نيست. ولي وقتي قصد تجاوز، صدمه زدن و يا سودجويي وجود داشته باشد، به ديوار و گذرگاه و سيم خاردار نياز خواهد بود.

در يك رابطه سالم، زوجها از هم اجازه ميگيرند، احساسات طرف مقابل را در نظر ميگيرند، قدرداني ميكنند و به تفاوت در باورها، ديدگاهها و احساسات طرف مقابل احترام ميگذارد.

دكتر هاوز ميگويد: در رابطه هايي كه از سلامت كمتري برخوردار هستند، زوجين فرض ميكنند كه همسرشان همان حسي را دارد كه آنها دارند، (مثلا “من اين را دوست دارم” پس تو هم بايد دوست داشته باشي). آنها كاملا تاثيرات زير پا گذاشتن مرزهاي همسرشان را ناديده ميگيرند (مثلا از موضوع ميگذرند و ناراحتي ها را ناديده ميگيرند.

مرزبندي در روابط صميمي و عاشقانه بسيار اهميت دارد چون زوجين ساكن صميميترين فضاهاي زندگي يكديگر مانند فضاي جسمي، عاطفي و جنسي ميباشد.