تفکر، جریان هدفدار عقاید، نمادها و تداعیها که در مقابل یک مساله یا کار شروع شده و به نتیجهای واقعگرایانه منتج میشود. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحرافهای گاه به گاه از منطق که لغزشهای فرویدی نیز خوانده میشود، جزئی از تفکر نرمال خوانده میشود.[1]اختلال در تفکر به سه بخش تقسیم میشود که عبارتند از:
الف. اختلال روانی: سندرم رفتاری یا روانی با اهمیت بالینی، همراه با ناراحتی یا ناتوانی که واکنش قابل انتظار در مقابل حادثهای خاص نباشد.
ب. روانپریشی: ناتوانی برای تفکیک واقعیت از خیالات، اختلال سنجش واقعیت و خلق واقعیت جدید در مقایسه با نوروز[3].
د. اختلال تفکر صوری[5]: اختلال در فرم تفکر تا محتوای آن. تفکری که با واژهسازی و ساختار غیرمنطقی همراه است و فرآیند تفکر مختل است.
ه. تفکر غیرمنطقی[6]: تفکر، حاوی نتیجهگیریهای اشتباه یا تناقضهای درونی است. وقتی این طرز تفکر بروز کرده و ناشی از ارزشهای فرهنگی و نقصهای هوشی نباشد، بیمارگونه است.
و. تفکر کاذب[7]: فعالیت ذهنی ناهماهنگ با منطق و تجربه. به این نوع تفکر، واقعگریزی در تفکر میگویند.
ط. تفکر فرآیند اولیه[10]: اصطلاح کلی برای تفکری که کاذب، غیرمنطقی و سحرآمیز است. بهطور طبیعی در رویا و به صورت بیمارگونه در سایکوز مشاهده میشود.
دو. اختلالات خاص در فرم تفکر که شامل اختلالات زیر است:
الف. واژهسازی[12]: ساختن واژههای جدید توسط بیمار، معمولا با ترکیب سیلابهای سایر کلمات، اغلب در اسکیزوفرن مشاهده میشود.
ج. حاشیهپردازی[14]: گفتار غیرمستقیمی که با تاخیر در ادای مطلب همراه است. شخص، بالاخره از مبداء به مقصد مورد نظر میرسد و با اضافه کردن مفرط جزئیات و اشارات داخل پرانتز مشخص میشود.
ه. بیربطی[16]: افکاری که عموما قابل فهم نیست. در کنار هم بودن افکار و کلمات بدون هیچ ارتباط گرامری یا منطقی که منجر به آشفتگی میشود.
ل. شل شدن تداعیها[23]: جریان افکار که در آن، فکر به طریقی کاملا نامربوط از موضوعی به موضوع دیگر منحرف میشود.
م. پرش افکار[24]: ایراد سریع کلمات یا بازی با کلمات که موجب انحراف مکرر از موضوعی به موضوع دیگر میشود.
نژ. تداعی صوتی[25]: تداعی کلماتی که صدای یکسان ولی معنای متفاوتی دارند؛ کلمات هیچ ارتباط منطقی با هم ندارند.
س. انسداد[26]: قطع ناگهانی در رشته افکار قبل از آنکه فکری به پایان برسد. بعد از یک وقفه کوتاه، شخص از آنچه مورد بحث بوده، چیزی به خاطر نمیآورد.
ع. گلوسولالی[27]: ابراز پیامی مکاشفهای از طریق کلماتی نامفهوم. سخن گفتن زیرزبانی[28] هم گفته میشود. اگر در متن مذهب صورت بگیرد، اختلال تفکر شمرده نمیشود. زبان کلامی خصوصی[29] هم گفته میشود.
الف. فقر محتوای کلام[31]: کلامی که به علت ابهام، تکرارهای بیمعنی و عبارات نامفهوم اطلاعاتی به شنونده منتقل نمیکند.
ج. هذیان[33]: عقیده باطلی که بر استنباط نادرست شخص از واقعیت بیرونی متکی است، هماهنگ با هوش و زمینه فرهنگی بیمار نیست و با منطق اصلاح نمیگردد و شامل انواع گوناگونی است.
د. گرایش فکری یا اشتغال فکری[34]: تمرکز فکر روی عقیدهای بهخصوص، همراه با یک مایه عاطفی قوی، مثل گرایش پارانوئید یا اشتغال ذهنی انتحاری.
ز. خودبیمارانگاری[37]: نگرانی مبالغهآمیز در مورد سلامت جسمی که مبنای عضوی ندارد، بلکه بر تعبیر غیرواقعی نشانهها یا غیرطبیعی بودن احساسها متکی است.
ح. وسواس فکری[38]: دوام بیمارگونه یک فکر یا احساس غیرقابل مقاومت که با سعی منطقی قابل رفع از هشیاری نیست و با اضطراب همراه است.
ط. وسواس عملی[39]: نیاز بیمارگونه برای به انجام رساندن یک تکانه، که اگر مقاومت شود، ایجاد اضطراب میکند. رفتار تکراری در واکنش به یک فکر وسواسی یا انجام آن طبق آدابی خاص که فینفسه هدفی ندارد مگر جلوگیری از وقوع اتفاقی در آینده.
ک. فوبی[41]: ترس بیمارگونه، مقاوم، غیرمنطقی و اغراقآمیز از محرک یا موقعیتی خاص که نتیجه آن میل شدید به اجتناب است و شامل انواع گوناگونی میباشد.
ل. نوسیز[42]: حالتی وحیگونه که در آن، نور شدیدی پدید میآید و شخص این احساس را پیدا میکند که برای هدایت و فرماندهی برگزیده شده است.
م. وحدت عرفانی[43]: احساسی نامحدود از اتحادی اسرارآمیز با قدرتی لایتناهی. اگر هماهنگ با مذهب و محیط فرهنگی بیمار باشد، اختلال محتوای فکر شمرده نمیشود.
اختلال تفکر، اغلب در آسیبهای مغزی و سایکوزها[44] مشاهده میشود، اما ممکن است علائمی همچون پرش افکار در بیماران مانیک نیز مشاهده شود.[45] اختلال در تفکر، معمولا از طریق اختلالاتی که در تکلم یا نوشتن نمودار میشود، تشخیص داده میشود.[46]