Economie
* اقتصاد روانی (1) یکی از سه ساحت یا بُعدی است که نظریه ی روان کاوی برای فرایندهای نفسانی قائل است (نگاه کنید به علم ماوراءالنفس*)، بدین معنی که این فرایندها را با توجه به انرژی و جابه جایی آن ها مشخص می کند، به نحوی که بالقوه قابل اندازه گیری باشند.
این بُعد به قواعد کمّی در علم فیزیک ارجاع پیدا می کند.
** اقتصاد روانی عبارت است از کوشش «در پیگیری تحولات کمّی تحریکات نفسانی و تخمین حجم آن ها». شبکه ای از مفاهیم اقتصادی وجود دارد که هر بار انسجامی خاص بدان ها می دهد: انرژی آزاد○ انرژی مفید/ فرایند ابتدایی○ فرایند ثانویه/ اصل لذت ○اصل واقعیت/ تصرف قلبی○ تخلیه ی انرژی/ لیبیدو.
اصل ثقل اجسام که اصل ثبات هم خوانده شده است، پایه و بنای اصلی اقتصاد روانی را تشکیل می دهد. این اصل عبارت است از کوشش ارگانیسم در حفظ پایین ترین حد ممکن در مصرف انرژی یعنی در تحریکات. آسیب های نفسانی در کل به اقتصاد روانی مربوط می شوند. زیرا آسیب روانی «واقعه ای است که در مدت زمانی کوتاه چندان افزایشی در تحریکات نفسانی ایجاد می کند که حذف یا کاهش عادی آن ها را غیرممکن می سازد. به همین جهت است که اختلالات حاصل مدت مدیدی به طول می انجامند».
*** بُعد اقتصادی نفسانیات بر اساس این ایده آل متکی است که ضمیر ناآگاه را می توان به صورت کمّی مورد مطالعه قرار داد، بُعدی که به آن چه حیث واقع می خوانند، مربوط می شود.

پی‌نوشت‌:

1.Economie (به آلمانی).

منبع مقاله: اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم