Défense
* اصطلاح دفاع (1) در معنای نظامی آن به عملیاتی اطلاق می شود که به نحو فعال برای حفاظت در مقابل نیروی دشمن تدارک شده باشند. مفهوم قدیمی این اصطلاح که جزو اولین عناصر نظریه ی روان کاوی است، به معنای عملیاتی است که از سوی فرد در پاسخ به خواسته های رانش ها صورت می گیرد. لذا «به طور کلی به اعم فنونی اطلاق می شود که من نفسانی در تعارضات مختلف اتخاذ می کند.»
این اصطلاح مفهومی است واجد موقعیتی استراتژیک، بدین معنی که با مقوله ی تعارض* ارتباطی نزدیک دارد و شکل ابتدایی مکانیسم دفع امیال را تشکیل می دهد.
** دفاع مهمی است که در آغاز تمام مشکلات مربوط به نظریه ی دینامیک فروید را متحمل شد- از هیستری دفاعی گرفته تا نِوروز دفاعی که شکل کلی آن بود. ولی سپس در نظریه ی دفع امیال حالت اختصاصی بیشتری یافت – چرا که دفع امیال خود نوعی پیچیده از دفاع است- و در وهله ی بعدی در توپیک دوم موضع واضح تری پیدا کرد، زیرا در مورد اخیر این منِ نفسانی است که مسئولیت دفاعی را به عهده دارد. نمونه ی آن را در نظریه ی مربوط به اضطراب* ملاحظه می کنیم.
دفاعْ حاصل تعارض میان رانش ها و ارضای آن هاست که به ممانعت های چندی برخورد می کند. با توجه به تعارضات روانی است که رانش های اصلی به دو دسته ی جداگانه تقسیم می شوند: رانش های مَنِ نفسانی در مقابل رانش های جنسی و رانش های زندگی در مقابل رانش های مرگ. در این ثنویت میان رانش ها تعارض همواره میان عناصر وحدت بخش از یک سو و عناصر تجزیه کننده از سوی دیگر است. تعارض که محرک اصلی نفسانیات است، بدان ها خصوصیتی دینامیک می بخشد. کشمکش یا تعارض روانی عنصری است که ما را با واقعیت نفس آدمی رو به رو می کند.
فروید تا حدودی «مکانیسم های دفاعی»را بدان نحو که توسط دخترش آنا فروید در کتابی به همین نام بررسی شده بودند، مورد اقتباس قرار داد. وی خود به طور اختصاصی تری از اصطلاح «روش های دفاعی» سود می جوید.
ولی دفاع را به طور اساسی تری می توان به عنوان پایه و اساس احکام سلبی دانست. پیشوند Ver را در تمام اصطلاحاتی که هریک نوعی حکم سلبی هستند، می یابیم: دفع امیال* Verdrägung، نفی اثباتی* Verneinung، حاشا* Verleugnung و بالاخره نقض Verwerfung.
*** دفاع موجب برقراری تعارض می شود.

پی‌نوشت:

1.Abwehr (به آلمانی)

مراجع:
-زیگموند فروید، ملاحظات جدیدی در باب نِوروز دفاعی(1896).

منبع مقاله:
اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم.