هفت قولي که نبايد به فرزندتان بدهيد!
والدين از وعده و وعيد دادن به فرزندان خود به چند دليل استفاده مي کنند: براي رشوه دادن به فرزند جهت انجام کاري که خودشان مي خواهند، اجتناب از برخورد احتمالي با فرزندشان، نااميد نکردن فرزند و ايجاد اميد در او. ولي بچه ها وقتي نوبت به قول مي رسد بسيار سمج مي شوند و شکستن قول و عهدتان با آنها در واقع اعتماد او به شما را از بين مي برد. در اينجا به چند قول و وعده و وعيد که معمولاً والدين مي دهند (و آنها را مي شکنند!) اشاره مي کنيم و توصيه هايي براي والدين مي آوريم.
.1 “قول ميدم درد نداشته باشه.” بايد بدانيد که درد يک امر دروني است، پس وقتي بانداژ شما را برمي دارند زياد برايتان مهم نيست، ولي فرزندتان حس ديگري دارد. بجاي آنکه قول بدهيد که اصلاً درد ندارد، بگوييد که ممکن است کمي درد داشته باشد، ولي خيلي زود تمام مي شود.
2. “قول ميدم قبل از اينکه خوابت ببره بيام خونه.” در مورد موقعيت ها و شرايطي که خارج از کنترل شما هستند – مانند ترافيک و جلسات دقيقه نودي – مراقب باشيد. بجاي آن بگوييد: “قول ميدم تمام تلاشمو بکنم و قبل از اينکه بخوابي خونه باشم.” 3. “قول ميدم هفته ديگه ببرمت پارک با دوستت بازي کني، ولي امروز نه.” بچه ها هميشه جزئيات را به ياد دارند. اگر بگوييد هفته ديگر، يادشان مي ماند. سعي کنيد گزينه واقع گرايانه تري بدهيد: “بذار با مامان دوستت حرف بزنم و قرار بذاريم بريم پارک.” 4. “قول ميدم اگه اتاقتو مرتب کني، ببرمت بيرون بستني بخرم برات.” رشوه دادن به فرزندتان به او خودکفايي را ياد نمي دهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنيد و در عوض به او کمک کنيد عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنين چيزي بگوييد: “اسباب بازي هاتو جمع کن تا کسي روشون نيفته خراب بشن.”
5. “قول ميدم اگه مشقاتو انجام بدي، باهوش ترين بچه کلاس بشي.” به او کمک کنيد تا ارزش يادگيري را بفهمد، نه اينکه تمرکز او را به سمت بهترين بودن جلب کنيد. بهتر است بگوييد: “انجام دادن تکليف شب باعث مي شه که رشد کني و چيزاي زيادي ياد بگيري.
6. “قول ميدم که فردا روز بهتري باشه.” والدين مي خواهند همه چيز را براي فرزندانشان بهتر کنند، ولي گاهي آنچه بچه ها بيش از همه به آن نياز دارند، اين است که احساساتشان درک و پذيرفته شود. جمله بهتر اين است: “به نظر مي رسه که امروز روز سختي برات بوده.”
7. “قول ميدم که دفعه ديگه براي تولدت بريم مسافرت.” فرزندتان نااميدانه چيز خاص و ويژه اي از شما مي خواهد و شما نااميدانه مي خواهد آن را به او بدهيد، ولي چيزهاي بزرگ و گراني مانند سفر نياز به پول و برنامه ريزي دارد. فرزندتان را در برنامه ريزي ها دخالت دهيد تا بهتر وسعت آن را درک کند. مثلاً بگوييد: “منم فکر مي کنم تو اين مسافرت بهمون خيلي خوش بگذره. پس بذار براش پول پس انداز کنيم.