چرا مردم هنگام فکر کردن بالا را نگاه می کنند؟

 

روانشناسان عقیده دارند که بسیاری از مسائلی که در مناسبات بین آدمها پیش می آید، از شنوندگانی ناشی می شود که ملاک داوری و مقصود کسانی را که حرف می زنند درک نمی کنند. این متخصصان دریافته اند که بیشتر مردم یاد گرفته اند که دنیا را از یک دریچه غالب بنگرند: معمولا بینایی، شنوایی یا بساوایی.
یک مثال در این زمینه اینست که شما از چند نفر بپرسید مثلا شماره تلفن خانه شما در سن ۱۲ سالگی چند بود؟
یکی ممکن است بکوشد تصویری از صفحه شماره گیر تلفن خود را به خاطر بیاورد ( بکارگیری تجسم – حس بینایی) دومی ممکن است که صدای شماره گیر تلفن را بخاطر آورد (حس شنوایی) و دیگری ممکن است با بکوشد تماس دست با شماره گیر را به هنگام شماره گیری به یاد آورد (حس لامسه یا بساوایی).
متخصصان می توانند پیش از آنکه اشخاص دهان باز کنند با حرکات چشم آنان، جهت گیری حس غالب را تعیین کنند.
این حرکات چشم را دسته بندی هم کرده اند که هفت نوع اصلی حرکت چشم را توصیف نموده اند که هر یک از آنها نشان دهنده به کارگیری یک حس خاص است. که در انتهای مقاله نگاه سریعی به آن انداخته شده است. این حرکات مربوط به کسانی است که چشم راست خود را بعنوان چشم غالب بکار می برند و به اصطلاح راست چشم هستند و بدیهی است که چپ چشم ها مسیر بر عکس را انتخاب می کنند و اما جواب سوال عنوان مقاله:
جواب اینست که بیشتر افراد موقع فکر کردن می کوشند تا پاسخ پرسش را از طریق تجسم و تصویر سازی و یا همان جهت گیری تصویری پیدا کنند.
_________________________
(حرکات چشم و فرایند تفکر)
جهت فرایند تفکر
بالا – راست : تصویرهایی که مربوط به یادآوری از طریق بینایی می شود.
بالا – چپ : ساختن تصویرهای جدید از راه بینایی (از تصویرهای دیگری غیر از موضوع اصلی، برای تداعی کمک می گیرند)
مستقیم – راست : به خاطر آوردن صداها یا کلمات از راه شنوایی
مستقیم – چپ : صداها یا کلمات جدید ساخته شده از راه شنوایی (از صداهای دیگری غیر از موضوع اصلی، برای تداعی کمک می گیرد.)
پایین – راست : صداها یا کلمات از راه شنوایی (معمولا گفته می شود که شخص با خود صحبت می کند)
پایین – چپ : احساس از نوع لامسه (این مورد ممکن است شامل بینایی و چشایی هم بشود)