عشق در آثار فروید

Amour * عشق(1) لفظی است که واجد تعدد معنای خاصی است و به کشش و وابستگی عاطفی و…


عقده اودیپ در آثار فروید

Complexe d`œdipe * تعبیر عقده ی ادیپ(1) از آنِ‌ فروید است و یکی از مهم ترین…


عقده کَستَرسیون (محرومیت از ذَکَر) در آثار فروید

Complexe de castration * عقده عبارت از مجموعه ی ساخته و پرداخته ای از تصورات…


علم ماوراءالنفس در آثار فروید

Métapsychologie * این اصطلاح را فروید در سال 1895 جعل کرد تا بدین وسیله روش…


فاعل نفسانی در آثار فروید

Sujet * گرچه اصطلاحی خاص در عرف فروید نیست، ولی همچون مفهوم مطلوب* واجدِ سهمی…


فانتسم در آثار فروید

Fantasme * لفظِ آلمانیِ Phantasie هم به معنی قوه ی تخیل است و هم به معنی صور…


فرامن در آثار فروید

Surmoi * اصطلاحی است که فروید در سال 1923 ابداع کرد و به معنی ساحَتی است که به…


اصل لذت در آثار فروید

Plaisir(principe de) * لذت (به آلمانی Lust) بیشتر زاده ی «اصل تحول» نفسانی…


لیبیدو در آثار فروید

Libido * لیبیدو شکل اختصاریِ لیبیدوی جنسی است و عبارت است از تظاهرات دینامیکِ…


مطلوب آرزومندی در آثار فروید

Objet * اصطلاح مطلوب آرزومندی(1) به کرّات در آثار فروید آمده است و گرچه مفهومی…