اختلال های جنسی – بخش اول : رفتار جنسی نا بهنجار

عملکرد جنسی جنبه ضروری وجود انسان است که می تواند جز بسیار رضایتبخش یا ناراحت کننده زندگی فرد باشد.

رفتار جنسی در صورتی اختلال روانی است که

به دیگران صدمه وارد کند ( ایجاد مزاحمت جنسی برای کودک آشکارا اختلال روانی است و … )
یا باعث شود فرد احساس ناراحتی مستمر کند یا در زمینه های مهم عملکرد اختلال ایجاد نماید. ( بیزاری ناراحت کننده و جاری از امیال جنسی اختلال روانی است)
درباره مواردی که فرد رفتاری را لذتبخش می داند ولی جامعه آن را ناپسند یا منحرف می انگارد چه می توان گفت؟

رفتارهایی که چند دهه پیش نابهنجار یا منحرف محسوب می شدند بخشی از روند کلی تمایل جنسی شده اند. در بین افراد جوان فقط ۵% زنان و ۲% مردان برای اولین آمیزش جنسی تا زمان ازدواج صبر می کنند و در مقابل ۴۵% زنان و ۱۷% مردان گروه مسن تر چنین کرده بودند. آنچه منحرف محسوب می شود با گذشت زمان تغییر می کند.

نابهنجاری های جنسی (paraphilia):

این اصطلاح به معنی انحرافی است که موضوع جاذبه جنسی فرد را در بر می گیرد. نابهنجاری های جنسی اختلال هایی هستند که به موجب آنها، فرد خیالپردازیها، تمایلات جنسی، یا رفتارهایی دارد که مکرر و از لحاظ جنسی برانگیزنده اند و شامل این موارد می شوند:

موضوعات غیر انسانی
کودکان یا سایر افراد ناراضی
رنج کشیدن یا تحقیر شدن خود یا شریک جنسی
ویژگی های نابهنجاری های جنسی:

ویژگی مشترک همه آنها این است که افراد مبتلا به این اختلال ها از لحاظ روانی آنچنان به هدف میل وابسته هستند که فقط در صورتی می توانند ارضای جنسی را احساس کنند که این هدف به نوعی وجود داشته باشد. در برخی افراد ترجیحات جنسی غیر عادی یافت می شود.

نابهنجاری های جنسی، اختلال هایی هستند که دست کم ۶ ماه دوام دارند. افراد مبتلا مکررا احساس می کنند که مجبور هستند به رفتار غیر عادیشان فکر کنند یا آن را انجام دهند. آنها می توانند به قدری نیرومند باشند که فرد غیر از رسیدن به ارضای جنسی، هدفهای دیگری را نمی بیند.

نمونه هایی از نابهنجاری های جنسی:

هرزه گویی تلفنی
مرده گرایی
حیوان خواهی
مدفوع خواهی
تنقیه خواهی
ادرار خواهی
آمیزش خواهی در انظار
خواب آمیزش خواهی
داغ خواهی ( کسب لذت جنسی از سوراخ کردن پوست یا تاتو)
پوشیدن پوشک برای لذت جنسی
بچه بازی (pedophilia):

اختلالی که به موجب آن یک فرد بزرگسال (۱۶ سال یا بیشتر)، به کودکانی که از لحاظ جنسی نا پخته اند تمایلات جنسی غیر قابل کنترل دارد. افراد مبتلا به این اختلال خیلی سخت درمان می شوند. این اختلال در منش فرد تثبیت می شود.

انواع بچه بازی:

ترجیحات جنسی و رفتار بچه بازها خیلی متفاوت است. برخی تکانه های خود را بروز نمی دهند، بلکه خیالپردازیها و تمایلات ناراحت کننده آزار رساندن به کودکان دارند.

مزاحمان موقعیتی سابقه رشد و تمایلات جنسی بهنجار دارند، آنها در بزرگسالی عمدتا رابطه با سایر بزرگسالان را دوست دارند. با این حال در برخی موقعیتها، مثلا در زمانی استرس زا، تکانه نیرومند رابطه جنسی با کودک بر آنها چیره می شود و بعد از این اتفاق به جای احساس آرامش ناراحت می شوند.

مزاحم ترجیحی: رفتار بچه بازی در شخصیت و سبک زندگی وی تثبیت شده است و کودکان مخصوصا پسرها را ترجیح می دهد. او مصلحتی ازدواج می کند، برای اینکه نزدیک کودکان باشد یا پوششی برای اختلالش باشد. هیچ اشکالی در رفتارش نمی بیند و اگر هم باشد به خاطر آن است که جامعه صرفا این نوع ابزار جنسی را نمی پسندد.

متجاوز جنسی به کودک: سو استفاده کننده خشن از کودک است که رفتارش جلوه ای از سایقهای جنسی خصمانه است.

چهار خورده تیپ متجاوزان جنسی وجود دارد:

متجاوز فیزیولوژیکی : الگوهای انگیختگی جنسی منحرف دارد، به احتمال بیشتری پسر بچه ها را انتخاب می کند اما از خشونت جسمانی و تعرض غیر جنسی پرهیز می کند.
متجاوز شناختی: تعرض جنسی خود را برنامه ریزی می کند که به احتمال زیاد تجاوز به آشنایان یا زنا با محارم است که از آنچه در سایر خورده تیپ ها یافت می شود، کمتر تکانشی و خشونت آمیز است.
متجاوز عاطفی: فاقد کنترل عاطفی است، به تعرض جنسی ای می پردازد که فرصت طلبانه، بدون برنامه ریزی، و اغلب خشونت آمیز است.آنها مستعد رنج بردن از افسردگی هستند.
متجاوز جنسی مشکلات مرتبط با رشد: از تاریخچه طولانی مشکلات شخصیتی و سازگاری، تعارض های خانوادگی و میان فردی و قربانی شدن در کودکی برخوردارند و به شکلهای خشونت آمیز تعرض جنسی می پردازند.
نظریه ها و درمان بچه بازی:

مدل زیستی – روانی – اجتماعی : به علت تاثیر متقابل عوامل فیزیولوژیکی، روان شناختی، و اجتماعی – فرهنگی بر پرورش آن مدل بسیار مناسبی است.

برای کاهش دادن سایق جنسی بچه باز هورمون زنانه پروژسترون را تجویز می کنند تا سطح تستوسترون را پایین آورند. رویکرد دیگر داروهای

ضد آندروژن است که همین تاثیر را دارند. هورمون محرک جسم زرد – هورمون راه انداز LHRH می تواند در درمان افراد مبتلا به بچه بازی موثر واقع شود.

ترکیب کردن درمان های پزشکی با روان درمانی ضروری به نظر می رسد.

رادیکال ترین مداخله پزشکی جراحی را شامل می شود. اختگی یا برداشتن بیضه ها به قصد از بین بردن تستوسترون یا روش هیپوتالاموتومی، تخریب هسته قدامی – میانی هیپوتالاموس است. مشکل همه این شیو ها، علاوه بر عوارض جانبی آنها، این است که توانایی مرد را در بر انگیخته شدن جنسی و آمیزش یا استمنا کردن، از بین نمی برد. آنها ممکن است سطح تستوسترون را کاهش دهند و از این رو، به مهار سایق جنسی بچه باز کمک کنند، اما باید به مسئله نا مناسب بودن شریک جنسی او نیز پرداخته شود. بنابراین هریک از این درمانهای تنی باید با روان درمانی آمیخته شوند.

پژوهشها نشان می دهند، قربانیان سو استفاده جنسی، وقتی به بزرگسالی می رسند، به سمت دست زدن به اعمال سو استفاده جنسی مشابهی شوق پیدا می کنند.

ترتیب تولد هم می تواند در آماده کردن فرد برای پروروش دادن بچه باز نقش داشته باشد. آنهایی که تعداد بیشتری برادر بزرگتر از خود داشته اند به احتمال بیشتری مجذوب پسر ها می شوند.

این امکان وجود دارد که چپ دست بودن مشکلات بیشتری را در مدرسه به بار آورد، که به نوبه خود می تواند فرد را به سمت زندگی تبهکارانه سوق دهد که در آن جرمهای جنسی بخشی از این وضعیت است. پژوهشگران بین جامعه ستیزی و انگیختگی جنسی منحرف رابطه نیرومندی پیدا کردند.

درمانهای روان شناختی، روشهای رفتاری، فنون شناختی – رفتاری، و مداخله های زیستی را شامل می شوند.

الکتروشوک نوعی درمان ایجاد بیزاری بر گرفته از شرطی سازی کلاسیک است. در این روش، محرک منحرفی مانند صحنه جنسی که کودکی را در بر دارد به فرد نشان می دهند و در پاسخ به انگیختگی جنسی او به این صحنه شوک برقی را وارد می کنند. در روش دیگری سعی می کند جذب شدن بچه باز به کودک به عنوان هدف جنسی را با موضوع بزرگسال مناسبی عوض کند.

فنون رفتاری علاوه بر اینکه قصد دارند رفتار نامناسب را خاموش و رفتار مناسبی را جایگزین آن کنند، می خواهند روشهای جامعه پسند برقرار کردن رابطه با سایر بزرگسالان را تقویت کنند.

برای درمان روشی که بهتر از همه باشد وجود ندارد. افراد مبتلا حتی بعد از درمان فشرده بلند مدت ممکن است رفتارشان را تکرار کنند.

ویژگی های تشخیص بچه بازی:

حداقل ۶ ماه، خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی، امیال جنسی، یا رفتارهای مکرر و شدیدی دارند که فعالیت جنسی با کودکان زیر سن بلوغ را شامل می شود.
عمل کردن فرد مطابق با این امیال، یا خیالپردازیهای جنسی درباره آن موجب ناراحتی یا اختلال شدید می شود.
فرد مبتلا حداقل ۱۶ ساله است و دست کم ۵ سال بزرگتر از کودک یا کودکان قربانی شده است.
رفتار فرد با جذب جنسی به جنس مذکر، مونث یا هر دو جنس مشخص می شود.
رفتار بچه بازی با این موضوع که به زنا با محارم محدود شده با نشده باشد، مشخص می شود.
رفتار بچه بازی با این موضوع که جذابیت جنسی منحصرا معطوف به کودکان است یا نه، مشخص می شود.
عورت نمایی (exhibitionism) :

فرد امیال جنسی شدید و خیالپردازیهای تحریک کننده ای به نشان دادن اندامهای تناسلی به یک غریبه دارد. در واقع انتظار ندارد فرد غریبه واکنش جنسی نشان دهد، بلکه شوکه شدن یا ترسیدن تماشاچی برای او برانگیزنده است. برخی در عالم خیال تصور می کنند تماشاچی از لحاظ جنسی برانگیخته خواهد شد. نابهنجاری عورت نمایی با نمایش مجاز در برخی از کشورها مثل ساحل لختی ها تفاوت دارد.

افراد مبتلا احساس می کنند نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند یا احساس می کنند برای جلب توجه، مجبور به انجام این رفتار هستند؛ نتیجه آن، آشوب هیجانی و اختلال شدید در زندگی است.

درنظر گرفتن تجربیات رشدی اولیه که با موقعیت های قابل قیاس ارتباط دارند، مفید است. عورت نما برای غلبه کردن بر احساسهای مزمن شرم و تحقیر، بر انگیخته می شود. رفتار عورت نمایی با تقویت کردن احساسهای کفایت شخصی، موقتا او را از احساس های بی کفایتی آسوده می گذارد.

دیدگاه رفتاری، رفتار عورت نمایی را محصول تجربیات یادگیری در کودکی می داند، یعنی زمانی که فرد هنگام نشان دادن خودش تحریک جنسی شده و ناراحتی دیگران از این رفتار ناشایست موجب برانگیختگی او شده است. اغلب این نوع رفتار را به آمیزش جنسی ترجیح می دهند. رفتار آنها احساس مردانگی و قدرت شان را افزایش می دهد.

برای درمان باید از رویکرد چند جنبه ای استفاده کرد. معمولا کاربرد اصول یادگیری، مانند شرطی سازی تقابلی و شرطی سازی بیزاری آور را در بر دارد. فرد باید پیوند بین لذت جنسی و رفتار عورت نمایی را یادگیری زدایی کند، که این کار یا از طریق برقراری پیوندهای تازه بین تمایل جنسی و محرک های مناسب و یا از طریق مرتبط کردن درد و شرمندگی به جای لذت، با رفتار عورت نمایی

صورت می گیرد. برای مثال، درمانجو تجسم می کند در حالی که آشنایان او را می بینند که مشغول رفتارهای عورت نمایی است، شرم و خجالت زیادی را متحمل می شود.

ویژگی های تشخیصی اختلال جنسی عورت نمایی :

برای افرادی مقرر می شود که برای مدت دست کم ۶ ماه خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی شدید، امیال جنسی، یا رفتارهایی دارند که نشان دادن اندام تناسلی به غریبه های از همه جا بی خبر را شامل می شوند.
عمل کردن فرد طبق این امیال، یا خیالپردازیهای جنسی درباره آن، پریشانی یا اختلال شدیدی به بار می آورد.
یادگار پرستی (fetishism) :

جذابیت جنسی شدید و مکرر به شیئی بی جان است. افراد مبتلا به یک شی اشتغال ذهنی دارند و برای رسیدن به ارضای جنسی، به این شی وابسته می شوند و آن را به رابطه جنسی با همسر ترجیح می دهند. اغلب همه مبتلایان مرد هستند و بعید است آنها در صدد درمان اختلالشان برآیند. رایج ترین اشیای یادگار اقلام معمولی پوشاک، مانند لباس زیر، جوراب، کفش و چکمه هستند.

جز گرایی (partialism) نا بهنجاری جنسی دیگری است که برخی از متخصصان آن را نوعی یادگار پرستی می دانند. افراد مبتلا فقط از قسمت خاصی از بدن، نظیر پاها، ارضای جنسی می شوند. مواردی که برانگیختگی جنسی مرد به پوشیدن لباس های زنانه بستگی دارد، در طبقه دیگری جای می گیرد که یادگار پرستی همراه با مبدل پوشی نامیده می شود. اگر استفاده از یک شی اختصاصا برای بیشتر کردن تحریک جنسی ترتیب یافته باشد یادگار پرستی محسوب نمی شود.

یادگار پرست ممکن است حتی تمایلی به آمیزش جنسی با شریک خود نداشته باشد و در عوض با شی یادگار استنما کند. برخی مردان فقط در صورتی به نعوظ می رسند که شی یادگار آنها موجود باشد. برخی رفتار عجیبی انجام می دهند، مثلا یادگار خود را می مکند، روی آن غلت می زنند، آن را می سوزانند، یا به چند قطعه تقسیم می کنند. این اختلال ممکن است باعث شود برخی افراد دست به سرقت بزنند.

خیالپردازیها و رفتارهایی که گاهی برانگیختگی جنسی فرد را افزایش می دهند با اشتغالهای ذهنی تشریفاتی که در یادگار پرستی واقعی مشاهده می شود تفاوت دارند.

یادگار پرستی نوعی رفتار وسواس گونه را شامل می شود که از کنترل فرد خارج است و می تواند مایه پریشانی و مشکلات میان فردی قابل ملاحظه ای باشد.

به نظر می رسد یادگار پرستی در اثر تجربیات اولیه زندگی، بین برانگیختگی جنسی و شی یادگار، پیوندی برقرار می کند. وقتی که فرد بزرگتر می شود، به جای اینکه ارضای جنسی را با فرد دیگری تداعی کند، آن را با شی یادگار خود تداعی می کند.

یک روش درمان از راه ایجاد بیزاری است، که به موجب آن، در حالی که فرد مشغول استمنا کردن با شی یادگار خود می باشد، او را در معرض تنبیه قرار می دهند؛ مثلا دارویی که موجب استفراغ می شود به او می دهند یا وی را هیپنوتیزم می کنند تا احساس تهوع کند.

روش رفتاری دیگری، شرطی سازی مجدد ارگاسمی (orgasmic reconditioning) نامیده می شود که در آن از فرد خواسته می شود با تصور کردن شی غیر قابل قبولی خود را تحریک کند، بعد در حالی که به محرک جنسی مناسبی، مانند تصویر شریک جنسی بزرگسال نگاه می کند، استمنا کند. به مرور زمان این فرد برای تحریک جنسی، کمتر به شی غیر قابل قبول متکی می شود و به طور فزاینده ای به محرک جنسی مطلوب روی می آورد.

ویژگی های تشخیص اختلال جنسی یادگار پرستی :

افراد مبتلا برای حداقل ۶ ماه، خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی شدید، امیال جنسی یا رفتار های مکرری دارند که اشیای بی جان را شامل می شوند.
این خیال پردازی ها، امیال جنسی، یا رفتارها، پریشانی یا اختلال قابل ملاحظه ای به وجود می آورند.
اشیای یادگار به لباسهای زنانه ای که در مبدل پوشی مصرف می شوند یا وسایلی که برای تحریک اندام تناسلی نظیر ویبراتور به کار برده می شوند، محدود نمی شوند.
مالش دوستی (frotteurism) :

مالش دوستی به استمنایی اشاره دارد که مالیدن به دیگری را شامل می شود. قربانی مالش دوست، شریک جنسی راضی نیست، بلکه فرد غریبه ای است. مالش دوست در مکانهای پرجمعیتی مانند اتوبوس یا مترو، قربانی از همه جا بی خبر را انتخاب می کند و معمولا خود را به او می مالد تا انزال کند. او در حال مالیدن خود به قربانی اش تجسم می کند که با وی رابطه جنسی نزدیکی دارد. او برای اجتناب از اینکه شناسایی شود، سریع عمل می کند و قبل از اینکه قربانی اش پی ببرد چه اتفاقی در حال وقوع است، آماده گریختن است. معمولا این رویارویی خیلی کوتاه است و قربانی از آنچه اتفاق افتاده، بی خبر می ماند.

طبق دیدگاه نظریه یادگیری، این رفتار در مقطعی از زندگی، از طریق تجربه لذتبخش، شاید غیر عمدی، فراگیری شده و هر بار تکرار این رفتار تقویت بیشتری فراهم می کند. درمان به صورت یادگیری زدایی این تداعی ها، از طریق روشهایی چون خاموشی و شرطی سازی نا آشکار اجرا می شود.

ویژگی های تشخیص اختلال جنسی مالش دوستی:

برایی مدت ۶ ماه، خیال پردازیهای بر انگیزنده جنسی شدید و مکرر، امیال جنسی یا رفتارهایی دارند که لمس کردن و مالیدن خود به افراد ناراضی را شامل می شود.
عمل کردن طبق این امیال، یا داشتن امیال جنسی یا خیالپردازی درباره آنها، موجب پریشانی یا اختلال زیاد می شود.
مازوخیسم جنسی ( آزار طلبی masochism) و سادیسم جنسی (sadism) :

مازوخیسم کسی است که از رنج کشیدن لذت می برد. مازوخیسم جنسی اختلالی است که ویژگی آن علاقه مندی به کسب ارضای جنسی از طریق وارد کردن تحریک دردناک بر بدن خود به تنهایی یا همراه با شریک جنسی است. مردان و زنان مبتلا به این اختلال، با وسایلی نظیر طناب پیچ کردن خود، زخمی کردن پوست با سوزن یا چاقو یا وارد کردن شوک برقی ارضای جنسی می شوند.

برخی از مازوخیسم ها طبق خیالپردازیهایشان عمل نمی کنند، بلکه تمایلات مکرری را احساس نموده و از نیروی این امیال احساس پریشانی می کنند.

سادیسم جنسی برعکس مازوخیسم جنسی است. فرد مبتلا به این اختلال از وارد کردن، صدمه یا میل وارد کردن صدمه به دیگری، لذت جنسی کسب می کند. دیدن یا تجسم کردن عذاب دیگری، سادیست را تحریک می کند. بر خلاف مازوخیسم جنسی که می تواند به شریک جنسی نیاز نداشته باشد، سادیسم جنسی برای اجرا شدن خیالپردازیهای سادیستی، به شریک جنسی نیاز دارد.

ممکن است یکی از شریکان نقش بسیار سلطه پذیر را بازی کند و برای صدمه دیدن و تحقیر شدن التماس کند. در فعالیت های دیگر، شریکان جنسی این نقشها را برعکس می کنند به طوری که فردی که قبلا سلطه پذیر بوده، اکنون درد وارد می کند و بر تعامل حاکم می شود. اصطلاح سادومازوخیست (sadomasochist) به افرادی اشاره دارد که از وارد کردن درد و درد بردن، لذت جنسی کسب می کنند.

رایج ترین تمایلات جنسی سادیستی را کتک زدن، روابط ارباب – برده، بندگی شدیدا محدود کننده، تحقیر، و قید و بند گزارش داده اند.

برخی افراد سناریوهای نمایشی به اجرا می گذارند؛ مثلا، در حالی که قلاده به گردن دارند و به دور و بر هدایت می شوند و به آنها دستور داده می شود مثل یک سگ مطیع عمل کنند و برای کوچکترین بدرفتاری کتک می خوردند. جالب اینکه، مردان و زنان علاقه مشترکی به اغلب این رفتارها دارند، اما درصد بیشتری از زنان به ناسزاگویی علاقه مند هستند.

در حالت افراطی تر، فرد ماسکی را به صورت می زند یا کیسه پلاستیکی را روی سر می کشد، حلقه طنابی را به گردن می اندازد، یا گاز نیترات استنشاق می کند که موجب خفگی می شود.

احتمالا این افراد بین تحریک جنسی و تجربه درد یا گوشمالی، رابطه برقرار کرده اند. سناریوی دیگر می تواند همایند شدن تنبیه بدنی با نوازش کردن و قوت قلب بعدی والدین باشد که باعث شده فرد درد را با محبت تداعی کند. سادیستها برعکس، با میل به چیره شدن بر دیگران برانگیخته می شوند، درست به همان صورتی که والدین خشن، آنها را در اوایل کودکی کنترل می کردند. احتمال دارد که نیاز به شریکان جنسی یاریگر، انگیزه اصلی وارونه شدن نقشهای جنسی آنها باشد.

درمان گروهی و فردی، با تمرکز بر اصول رفتاری شرطی سازی و تقویت ، بیش از هر درمانی موفقیت آمیز باشد. هورمون محرک جسم زرد – هورمون راه انداز LHRH می تواند در درمان افراد مبتلا بع سادیسم جنسی موثر واقع شود.

ویژگی های تشخیص سادیسم جنسی :

افراد مبتلا برای مدت حداقل ۶ ماه، خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی مکرر و شدید، امیال جنسی، یا رفتارهایی دارند که اعمال واقعی یا ساختگی را شامل می شوند که به موجب آنها با رنج بردن روانی یا جسمانی یا تحقیر کردن دیگری، تحریک جنسی می شوند.
عمل کردن فرد طبق این امیال جنسی با فردی ناراضی، با این گونه امیال یا خیالپردازیهای جنسی، موجب پریشانی یا اختلال زیادی می شود.
ویژگی های تشخیص مازوخیسم جنسی:

افراد مبتلا برای مدت حداقل ۶ ماه، خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی مکرر و شدید، امیال جنسی، یا رفتارهایی دارند که اعمال واقعی یا ساختگی تحقیر شدن، کتک خوردن، محبوس شدن یا رنج کشیدن به شیوه های دیگر را شامل می شوند.
این خیالپردازیها امیال جنسی، یا رفتارها، پریشانی یا اختلال زیادی را به بار می آورند.
یادگارپرستی همراه با مبدل پوشی (transvestic fetishism) :

نشانگانی که فقط در مردان یافت می شود، که طی آن، مرد میل غیر قابل کنترلی برای پوشیدن لباسهای زنانه دارد و این وسیله اصلی برای رسیدن به ارضای جنسی است. این ارضای جنسی کیفیت بی اختیار دارد و مقدار زیادی از انرژی هیجانی فرد را مصرف می کند. مبدل پوشی اغلب با استمنا یا خیالپردازیهایی همراه است که در آنها مرد تجسم می کند مردان دیگری مجذوب او به عنوان زن شده اند. در صورتی که چنین مردی لباس مبدل نپوشیده باشد، به یک مرد معمولی شباهت دارد و ممکن است با یک زن آمیزش جنسی کند. در واقع تعریف این اختلال بیانگر آن است که مرد خود را به عنوان یک مرد در نظر می گیرد و جهت گیری او دگر جنس گرا است.

برخی مردان فقط یک قلم لباس زنانه، مانند لباس زیر می پوشن و آن را زیر لباس مردانه خود برتن می کنند. برخی دیگر، کمدی پر از لباسهای زنانه دارند و وقتی تنها هستند، خود را کاملا به صورت یک زن در می آورند. در حالی که آنها خود را به این شکل در می آورند تصور می کنند شخصیت متفاوتی دارند. وقتی آنها تنها هستند، احساس می کنند مبدل پوشی به آنها آرامش می دهد، و هنگام آمیزش جنسی، مبدل پوشی انگیختگی جنسی آنها را افزایش می دهد.

پدیده مرتبط با آن خود زن خواهی (autogynephilia) است که به موجب آن، مرد از فکر یا تجسم اینکه آناتومی زنانه دارد یا عملکردهای زیستی نظیر قاعدگی، زایمان، و شیر دادن با پستان را تجربه می کند، تحریک جنسی می شود. مردان همجنس گرایی که خود را مانند زنان آرایش می کنند، یادگر پرست مبدل پوش نیستند.

افراد معمولا مبدل پوشی را در کودکی یا نوجوانی آغاز می کنند. برخی از آنها ممکن است به عنوان نوعی تحقیر یا ارضا کردن خیال والدین که آنها عملا دختر هستند، مجبور به پوشیدن لباسهای دخترانه شده باشند. برخی از روی کنجکاوی لباس زنانه می پوشند و آن را لذت بخش می دانند.

این رفتار خالی از تعارض نیست، گاهی تمام لباسهای زنانه را پاره می کنند یا آنها را دور می ریزند و قسم می خورند که این فعالیت را ترک خواهند کرد. زمانی که این مردان به قدر کافی پریشان می شوند که در صدد کمک حرفه ای برآیند، معمولا به علت مشکل دیگری مانند افسردگی یا پریشانی ناشی از این احساس است که رفتارشان از خارج از کنترل می باشد.

در صورتی که فرد برای تغییر یافتن انگیزه داشته باشد، درمان گران از روشهای رفتاری مانند شرطی سازی با ایجاد بیزاری، حساس کردن نا آشکار، و شرطی سازی مجدد ارگاسمی استفاده می کنند. مبدل پوشی معمولا وظیفه کاهش دادن اضطراب فرد را بر عهده دارد؛ بنابراین درمانگر از طریق روان درمانی مرسوم، درمانجو را ترغیب می کند از استرسهایی که این رفتار را تشدید می کنند، آگاه شود.

ویژگی های تشخیص اختلال جنسی یادگار پرستی همراه با مبدل پوشی:

مردان دگر جنس گرای مبتلا به این اختلال حداقل برای مدت ۶ ماه، خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی مکرر و شدید، امیال جنسی، یا رفتارهایی دارند که مبدل پوشی را شامل می شوند.
این خیالپردازیها، امیال جنسی، یا رفتارها، پریشانی یا اختلال قابل ملاحظه ای به بار می آورند.
تماشاگری جنسی (voyeurism) :

نوعی اختلال جنسی که به موجب آن، فرد وسواس کسب ارضای جنسی از مشاهده کردن برهنگی یا فعالیت جنسی کسانی را دارد که نمی دانند مورد مشاهده قرار گرفته اند. این اختلال بیشتر در مردان شایع است. معمولا از اصطلاح چشم چران محل برای آنها استفاده می شود. تماشاگر جنسی میل شدید و مکرری برای مشاهده کردن افراد بی خبر از همه جا دارد. وی قادر نیست با فردی که مورد مشاهده قرار می دهد رابطه جنسی عادی برقرار کند و از این رو احساس ناکامی می کند. او ترجیح می دهد هنگام فعالیت تماشاگری جنسی یا بلافاصله بعد از آن، استمنا کند.

مانند سایر نابهنجاریهای جنسی تعداد کمی به میل خود در صدد درمان بر می آیند و خیلی از آنها در جریان درمان، باز هم دوست ندارند تغییر کنند.

روش ترجیحی درمان فنون درمانی است که برای درمان عورت نمایان به کار برده می شوند. برای مثال می توان به تماشاگر جنسی گفت تجسم کند دستگیر شده و هنگام انجام دادن رفتارهای تماشاگری جنسی به طور علنی تحقیر می شود.

ویژگی های تشخیصی اختلال تماشاگری جنسی:

حداقل برای مدت ۶ ماه، خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی مکرر و شدید، امیال جنسی یا رفتارهایی دارند که عمل مشاهده کردن افراد لخت بی خبر از همه جا را در جریان در آوردن لباس، یا فعالیت جنسی، شامل می شوند.
عمل کردن فرد طبق این امیال جنسی، یا خیالپردازیهای جنسی درباره آن، پریشانی یا اختلال زیادی به بار می آورد.
نظریه ها و درمان نابهنجاری های جنسی :

هر نابهنجاری جنسی رویکرد منفردی را می طلبد، اما چند اصل کلی وجود دارد. اغلب نابهنجاریهای جنسی در تجربیات کودکی ریشه دارند. بعد از اینکه نابهنجاری جنسی تثبیت شد، مزمن می شود.

به عقیده مانی، نقشه عشقی، بازنمایی خیالپردازیها و شیوه های عمل جنسی ترجیحی فرد است. نقشه های جنسی در اوایل زندگی تشکیل می شوند. نابهنجاری جنسی به علت نقشه عشقی به خطا رفته است. به عبارتی فرد طوری برنامه ریزی شده است که خیالپردازیهای جامعه ناپسند و بالقوه زیانبخش را به اجرا گذارد.

نابهنجاری جنسی می تواند در موقعیت آمیزش جنسی با همسر روی دهد. چنین رفتاری بیانگر اختلال در رابطه عاشقانه، یعنی، نظر تحریف شده در مورد رفتار جنسی مناسب است.

نظریه پردازان معتقدند از طریق نابهنجاریهای وراثتی، هورمونی، یا عصب شناختی، برای این رفتارها آمادگی زیستی دارند، اما دیدیم که طبق رویکرد رفتاری، یک یا چند رویداد یادگیری در دوران کودکی فرد اتفاق افتاده که پاسخ شرطی لذت جنسی به محرک نامناسب را شامل می شوند. به مرور زمان، فرد به صورت بیاختیار، ارضای تداعی شده با این محرک یا تجربه را دنبال می کند. اغلب نوعی احساس قدرت با این ارضا همراه است.

آنها می توانند از طریق تجربیات موفقیت آمیز با موضوع دلخواه خود، نیازهای جنسی و عزت نفس خود را ارضا کنند. نظریه دیگری اعلام می دارد که افراد مبتلا به نابهنجاریهای جنسی، نقص کنترل کلی دارند. آنها به جای اینکه فقط یک رفتار نابهنجار جنسی را اکتساب کرده باشند از یک نابهنجاری جنسی به سراغ دیگری می روند، یا رفتارهای بیش از یک طبقه را انجام می دهند. درمان افراد مبتلا به نابهنجاری جنسی خیلی سخت است؛ زیرا این افراد اغلب مایل نیستند رفتار لذتبخش خود را ترک کنند یا خیلی خجالت می کشند کمک بخواهند.

پیمان دوستی فروردین ۱۴, ۱۳۹۴
آسیب شناسی روانی