Le ça
* اصطلاحی است که گِرودِک(1) در کتابی به همین نام به کار گرفته است. منظور او از این و آنِ‌ نفسانی (2) نیرویی بود که در درون ما زنده است و حیات مان را اداره می کند، نوعی اساس و پایه ای ارگانیک و در عین حال نفسانی که ذات غیرشخصی وجود فرد را تشکیل می دهد. لفظ Es در آلمانی ضمیر اشاره ی غیرشخصی است. «این و آن» معادل فارسی آن است.
نزد فروید عبارت است از ساحَتی نفسانی که قطب رانشی(3) شخصیت آدمی را نشان می دهد.
** در مواضع مختلفی که فروید برای دستگاه روانی قائل است، این و آن نفسانی بخشی است که عناصر اساسی را در کارکرد ضمیر ناآگاه به عهده دارد. مع الوصف نمی توان آن را با ضمیر ناآگاه یکسان دانست. فرامَن یا نفس لوّامه(4) نیز تا حدود قابل توجهی جزو ضمیر ناآگاه است و در مورد منِ نفسانی* نیز می توان گفت که گرچه متقبل وجدان آگاه است، ولی در عین حال از این و آن نفسانی منشأ می گیرد. برخلاف دیگر ساحَت های نفسانی، این و آن «واجد سازمان بندی خاصی» نیست، «قدرتی برای اخذ هیچ گونه اراده و تصمیمی ندارد» و «تنها مملو از انرژیِ حاصل از رانش هاست». این و آن نفسانی فاقد موجودیتی اصولی است و در «تجزیه ی شخصیت نفسانی آدمی» کانونی بیش از رانش ها نیست.
*** فروید با ارجاع خود به مفهوم این و آن نفسانی نه تنها حقانیت ساحَت رانش ها را به اثبات رسانده، بلکه از انتساب نیرویی غیرعقلانی و شیطانی بدان اجتناب ورزیده است. اگر این و آن نفسانی را به معنای جوهر و ذات اولیه ی نفسانیات به حساب آوریم، در آن صورت می توان گفت که عامل عمده ی ضمیر ناآگاه است، ولی در عین حال نباید فراموش کرد که معنای خود را در تنش و کشمکشی که میان منِ نفسانی از یک سو و فرامَن از سوی دیگر وجود دارد، به دست می آورد.

پی‌نوشت‌ها:

1.Georg Groddeck, Le livre du ça,19
2. dad Es (به آلمانی).
3. Pulsonnel.
4. Le surmoi

مراجع:
-زیگموند فروید، مَن و این و آن نفسانی (1923).

منبع مقاله:
اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم