تست شخصیت mmpi یکی از معتبرترین آزمون‌های روان شناسی است که در مراکز درمانی و کلینیک‌های روانشناسی بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. با استفاده از نتایج به دست آمده از این پرسشنامه برای فرد نیمرخ روانی تهیه شده که متخصص روانشناسی بالینی و روانسنجی از روی آن سلامت روانی یا ویژگی‌های شخصیتی فرد را تشخیص می‌دهد.

آزمون MMPI از پرمصرفترین و مهمترین پرسشنامه های شخصیتی بالینی است و بیش از ۱۰۰۰۰ منبع تحقیق درباره آن منتشر شده است. بدین سان، MMPI علاوه بر کاربرد مفید بالینی،مقدار زیادی از ادبیات تحقیق را به راه انداخته و اغلب به عنوان یک ابزار اندازه گیری در مطالعات تحقیقی به کار رفته است.

تست شخصیت mmpi یا پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا را می‌توان یکی از مهمترین و معتبرترین آزمون‌های شخصیت دانست. این پرسشنامه در سال 1943 به وسیله هاتاوی و مک کنیلی در دانشگاه مینه سوتا ساخته شد و بیش از هر پرسشنامه‌ای در بیمارستان‌ها و مراکز بهداشت روانی مورد استفاده قرار گرفت و مشوق بسیاری از پژوهش‌های علمی می‌باشد.
این پرسشنامه در فرم اصلی خود دارای 556 سوال است و زمان لازم برای اجرای آن حدود یک ساعت می‌باشد. از آنجا که اجرای فرم 555 سوالی بسیار مشکل بود فرم‌های کوتاه‌تری از آن تهیه شد که کمترین آن فرم 71 سوالی می‌باشد که در سال 1968 دکتر کینی کان آن را تنظیم کرده و پس از انجام کارهای آماری قابلیت تشخیصی آن تایید شد. تست شخصیت mmpi را می‌توان هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی اجرا نمود. فرم‌های گوناگون این پرسشنامه را می‌توان در گروه‌های سنی بالاتر از 16 سال و یا افرادی که حداقل دارای 8 کلاس تحصیلات هستند، اجرا کرد.

تست روانشناسی MMPI، مشهورترین و پرمصرف ترین پرسش نامه شخصیتی است که به عنوان یک ابزار عینی برای تشخیص بیماری های روانی تدوین شده است. این آزمون، یک پرسش نامه خودسنجی با پاسخ های “آری” یا “نه” است. این آزمون دارای سه مقیاس روایی و ده مقیاس بالینی است. مقیاس های روایی، اطلاعاتی را در مورد رویکرد آزمودنی نسبت به آزمون فراهم می کنند. ده مقیاس اولیه بالینی نیز برای تشخیص اختلال های روانی به کار می رود.
باارزش ترین کاربرد MMPI، در تفکیک افراد نابهنجار به طور عام و تعیین شدت کلی ناراحتی به طور خاص است. ولی MMPI در تمییز دقیق تر اشکال مختلف آسیب های روانی توفیق کمتری داشته است.

سوابق تاریخی و تدوین

تدوین اولیه MMPI در 1939 توسط استارک آر. هته وی و جی – چارنلی مک کین لی در دانشگاه مینه سوتا آغاز شد.
آنان به ابزاری نیاز داشتند که بتواند به سنجش بیماران بزرگسال در حوزه درمان های موردی روان پزشکی کمک کرده و شدت اختلال را به دقت مشخص کند، به علاوه آنان به تدوین یک روش عینی برای برآورد تغییر حاصل از روان درمانی یا دیگر متغیرهای زندگی بیمار علاقمند بودند.

انتقادهای وارد شده بر فرم اولیه MMPI که شامل 504 ماده بود در درجه نخست به کهنگی فزاینده، اشکال در ساخت مقیاس اولیه، نابسنده بودن نمونه هنجاریابی و اشکال در بسیاری از ماده های آن معطوف بوده است. از جمله مشکلات مربوط به ماده ها، می توان به استفاده از کلمات شهوت انگیز، احتمال سوگیری نژادی، عبارت های قدیمی و غیرمصطلح و محتوای ناشایست و قابل ایراد اشاره کرد. هنجارهای اولیه فاقد نمونه کافی و معرف از اقلیت ها بوده و برای مقایسه با آزمودنی های زمان حال نامناسب بود. انتقادهای مذکور به هنجاریابی گسترده و مجدد آزمون MMPI در سال 1982 منجر شد. در هنجاریابی مجدد، یک فرم پژوهشی با عنوان 2- MMPI با 704 ماده که شامل 550 ماده اصلی و 154 ماده موقتی بود، تدوین شد. اجرا کنندگان MMPI متوجه شده بودند که مقیاس های برافراشته در مورد بزرگسالان با برافراشتگی در مقیاس های نوجوانان متفاوت است. این امر موجب شد که برای جمعیت های نوجوان، هنجارهای متفاوت تدوین شود. اما بسیاری از روان شناسان و پژوهش گران احساس کردند که حتی با اجرای هنجارهای نوجوانان باز هم مشکلات قابل ملاحظه ای وجود دارد که از آن جمله این موارد است: طول آزمون به طور اخص زیاد است، سطح دشواری محتوا برای خوانندگان خیلی بالاست، به هنجارهای جدید نیاز دارد، مقداری از زبان آزمون منسوخ و نامربوط است. در پاسخ به این مسایل بود که کمیته استاندارد مجدد 2- MMPI در سال 1989 تصمیم گرفت MMPI نوجوانان به نام MMPI-A را که شامل 478 ماده است و برای نخستین بار در سال 1992 منتشر شد تدوین کند.

ساختار

چهارچوب اصلی آزمون 1943 از 504 جمله مثبت تشکیل شده بود که به صورت “صحیح” یا “غلط” به آن ها پاسخ داده می شد. بعدها با اندک تغییراتی در آن و حذف یا افزودن بعضی ماده ها، تعداد ماده ها در یک فرم به 566 و در فرم سال 1989 به 567 تغییر یافت. خود جزوه MMPI که در دسترس قرار داشته و مورد استفاده واقع می شود دارای همین 567 ماده است.

این پرسش نامه در حال حاضر بیشتر از سایر پرسش نامه ها رواج دارد. علت رواج آن به خاطر داشتن ریشه های بالینی و برتر فنی نسبت به سایر پرسش نامه هاست که آزمایش شونده باید جواب خود را در یکی از سه گروه صحیح، غلط یا نمی دانم طبقه بندی کند. در فرم انفرادی، هر یک از سوالات بر روی یک کارت چاپ شده است. آزمایش کننده هر یک از کارت ها را در مقابل آزمایش شونده قرار می دهد تا یکی یکی به آن ها پاسخ دهد. در فرم گروهی، سوالات به صورت دفترچه در اختیار آزمودنی قرار می گیرد و پاسخ ها بر روی برگ جداگانه ای نوشته می شود. محتوای این آزمون بر این دیدگاه ها استوار است: سلامت عمومی بدن، اختلالات عصبی، تحرک و هماهنگی، علایم بیماری های روانی – بدنی، نگرش های جنسی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی؛ مسایل تربیتی، شغلی، خانوادگی، زناشویی؛ حالات اضطراب، ترس های مرضی؛ تمایلات خودآزاری، دیگر آزاری، اندیشه های ثابت و …

مزایای آزمون MMPI

یک امتیاز مهم MMPI ، شهرت زیاد و آشنایی گسترده با آن در درون حوزه روان شناسی است. پژوهش های گسترده ای در حوزه های متفاوت به عمل آمده است. تحولات جدید به تدوین فرم های کوتاه، مقیاس های جدید، استفاده از ماده های بحرانی و نظام های تفسیر رایانه ای منجر شده است. آزمون MMPI به بیش از 50 زبان ترجمه شده و در بسیاری از کشورهای مختلف در دسترس متخصصان است. پژوهش های هنجاری و روایی بر روی چندین گروه فرهنگی مختلف صورت گرفته است و امکان مقایسه داده های جمع آوری شده از فرهنگ­های گوناگون را فراهم می سازد.

آزمون روانشناسی MMPI نخستین پرسش نامه جامعی است که علاوه بر مقیاس های محتوایی، تعدادی مقیاس اعتبار یا روایی نیز دارد. هدف از گنجاندن این مقیاس ها آن بود که معلوم شود آیا فرد به سوال های آزمون با دقت و صداقت جواب داده یا نه. هرگاه نمره فرد در هر یک از این مقیاس ها خیلی زیاد باشد، نمرات مقیاس های محتوایی او را نیز باید با احتیاط تفسیر کرد یا اساسا از آن ها صرفنظر کرد.

از نقاط قوت MMPI، ماهیت غیر نظری آن است، خصوصیتی که احتمال مفید بودن آنرا در طیفی گسترده افزایش میدهد. وجود مقیاسهای اعتباری که برای ارزیابی نگرش نسبت به شرکت در آزمون طرح ریزی شده اند علاوه بر اطلاعات شخصیتیو بالینی یک مزیت مشخص MMPI است که موجب برتری آن بر بسیاری از ابزارهای شخصیت سنجی دیگر شده است.

محدودیت های آزمون MMPI

از آن جا که MMPI وسیله ای پیچیده است، پیامدهای سوء تعبیر و تفسیر آن بسیار زیان بار است. به همین جهت استفاده از آن مستلزم وجود اجرا کنندگان و تفسیرکنندگان آموزش دیده و با تجربه است و هم چنین قویا توصیه شده است که این آزمون از سوی پرسنل مدارس مورد استفاده قرار نگیرد. در این آزمون، پاسخ های یک فرد با گروه های مختلفی از بیماران روانی مقایسه می شود که خود این گروه ها به قدر کافی و با اصطلاحات روشن تعریف نشده است.

 

در MMPI به سبب همپوشی ماده ها، ضرایب همبستگی متقابل مقیاس ها فوق العاده بالاست و این سبب می شود که روایی تحلیل الگو، زیر سوال برود. همپوشی ماده ها بدین معنی است که گاهی بعضی از ماده ها همزمان برای اندازه گیری در چند مقیاس مختلف به کار می روند و تعداد زیادی از ماده ها در بیشتر مقیاس ها مشترکند. به طور مثال؛ جواب مثبت به یک سوال می تواند نشان گر چندین مقیاس یا اختلال باشد.

 

یکی دیگر از مسایل آزمون شخصیت MMPI ، عدم تعادل در روش کلیدیابی ماده هاست. بسیاری از افراد در پاسخ دادن به آزمون های عینی، سبک پاسخ یا سوگیری خاص خود را دارند. بدین معنی که آزمودنی گرایش دارد بدون توجه به محتوای پرسش ها به شیوه خاص خود به آن ها پاسخ بدهد. یکی از این گرایش ها، تصدیق یا دادن پاسخ مثبت به پرسش هاست. برای اجتناب از سوگیری ناشی از سبک پاسخ دادن، لازم است که در همه مقیاس های آزمون، بین تعداد پاسخ های کلید آری و نه تعادل برقرار باشد، در صورتی که این تعادل در مقیاس های مختلف MMPI وجود ندارد. هم چنین یکی از نخستین مشکلات در تعبیر و تفسیر نیمرخ روانی آزمودنی ها این است که نمره خام زنان و مردان بهنجار در مقیاس های مختلف با یکدیگر متفاوت هستند. بنابراین هنجار زنان با مردان از نظر تعبیر و تفسیر نمره ها باید متفاوت باشد.

 

موارد استفاده MMPI

در امور قضایی و اصلاح تبهکاران
ارزیابی بیماریهای همچون بیماری استرس پس از ضربه (PTSD) ، افسردگی بالینی و اسکیزوفرنی
یافتن کاندیدهای مناسب جهت موقعیتهای اجتماعی که با سلامت جامعه در ارتباطند. مانند کارکنان انرژی هسته ای، افسران پلیس، خلبانان هواپیما و سایر موارد.
ارزیابی بیماران روانی و انتخاب رویکرد درمانی مناسب
مراکز مشاوره دانشگاهها
ازدواج و مشاوره خانواده

سازمانهای استخدامی یک نمونه :
بيان مسأله و اهداف تحقيق

آزمون MMPI در ایران

مدتها فرم اصلی پرسشنامه MMPI که 565 سوال برای پاسخگویی داشت، در ایران اجرا می‌شد. اجرای چنین پرسشنامه‌ای معایبی داشت، از جمله اینکه بسیار طولانی و وقت گیر بود. بطوری که در اواخر پاسخدهی به پرسشنامه ، آزمودنی کاملا خسته به نظر می‌رسید.
از سوی دیگر تفسیر و نمره گذاری آن نیز برای روان شناسان بسیار وقت گیر می‌نمود. علاوه بر این سوالاتی در این فرم با توجه بر فرهنگ غربی گنجانده شده بود که مطابقتی با شرائط فرهنگی ایران نداشت. از این رو اجرای این آزمون آن چنان که انتظار می‌رفت، نمی‌توانست منعکس کننده شخصیت یک فرد ایرانی باشد.
با توجه به وجود مشکلات فوق نیاز برای تهیه آزمونی با همین محتوا که معایب ذکر شده را نداشته باشد، احساس می‌شد. بر این اساس تصمیم برای تهیه فرمی از MMPI که اولا ارزشها و شرائط فرهنگ ایرانی در آن در نظر گرفته شده باشد و ثانیا کوتاه بوده و مستلزم صرف وقت کمتری باشد، گرفته شد.
با در نظر گرفتن این مسائل دکتر اخوت ، براهنی ، شاملو و نوعپرست ، 71 سول از پرسشنامه MMPI را اقتباس و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی آن را در فرم کوتاهی تدوین و یک رشته فعالیتهای پژوهشی را آغاز کردند. این فرم کوتاه شده کاربرد بسیار وسیعی در فعالیتهای پژوهشی بالینی پیدا کرده است و هنوز هیچ آزمون با آن برابری نمی‌کند.

شیوه نمره گذاری و تفسیر آزمون MMPI

نمره گذاری این پرسشنامه در دو دسته از مقیاسها صورت می‌گیرد.

یک دسته مقیاسهای روایی را شامل می‌شود که قبل از تفسیر و نمره گذاری مقیاسهای بالینی نمره گذاری و تفسیر می‌شود.

مقیاسهای روایی شامل مواردی است که :

مقیاس L (وانمود خوب) دروغ سنجی .فرد در طول پاسخدهی به آزمون تلاش داشته خود را بهتر و خوبترجلوه دهد.

مقیاس F (وانمود بد).فرد در طول پاسخدهی به آزمون تلاش داشته خود را بدترجلوه دهد.

مقیاس K (انکار کردن)،فرد در طول پاسخدهی حالت‌های دفاعی به خود گرفته باشد.

بر همین اساس نمرات آزمودنی در مقیاس بالینی نیز مورد تعبیر و تفسیر قرار می‌گیرند.

مقیاسهای بالینی به خصوصیات شخصیتی فرد در ابعاد مختلف می‌پردازد. این مقیاسها در فرم 71 سوالی کاهش پیدا کرده‌اند. مقیاسهای باقیمانده شامل موارد زیر است:

مقیاس HS یا هیپوکندری : به خصوصیات خودبیمارانگاری فرد اشاره دارد. افرادی که نمرات بالایی در این مقیاس می‌گیرند، توجه فزاینده‌ای به مشکلات جسمی خود دارند و اغلب احساس بیماری و ناراحتی می‌کنند، بدون اینکه واقعا مشکل خاص جسمی داشته باشند.

مقیاس D یا افسردگی : نمره فرد در این مقیاس میزان افسردگی فرد را نشان می‌دهد.

مقیاس Hy یا هیستری : تمایل به جلب توجه و واکنشهای نمایش گونه را نشان می‌دهد.

مقیاس Pd یا انحراف روانی اجتماعی: واکنشهای ضد اجتماعی آزمودنی را نشان می‌دهد.

مقیاس Pa یا پارانویا: میزان اعتماد یا بی‌اعتمادی فرد را نسبت به دیگران می‌سنجد. افرادی که نمرات بالایی در این مقیاس دارند، افرادی هستند که اعتماد کلی به دیگران ندارند و افکار و رفتار آنها حاکی از سوظن شدید است.

مقیاس PT یا پسیکاستنی(ضعف روانی) : به خستگی و ضعف روانی فرد اشاره دارد.

مقیاس SC یا اسکیزوفرنی:به شناسایی اختلال اسکیزوفرنیک یا شبه اسکیزوفرنیک اشاره دارد.

مقیاس Ma یا مانیا(شیدایی خفیف) : علائم مورد سنجش در این مقیاس بر عکس افسردگی است. افرادی که نمرات بالاتری در این مقیاس کسب می‌کنند، شادتر و پرانرژی‌تر هستند که در برخی درجات بالا به عنوان یک اختلال شناخته می‌شود.

تفسیر آزمون MMPI

برای تفسیر کامل آزمون MMPI وجود تجربه عملی با افراد و بیماران و اجرای آزمون ضروریست. معمولا با رسم پروفایل نمرات آزمودنی در مقیاسهای بالینی و روانی به ترتیب بالاترین نمرات فرد در مقیاسهای بالینی ، تعیین و کدبندی لازم انجام می‌شود. چندین ترکیب مختلف از کدبندی‌ها در تفسیر آزمون MMPI ارائه شده است، ولی مسلم است که تفسیر نهائی تنها با استناد به این رمزها و کدبندی‌ها انجام نمی‌شود و کلیه نمرات فرد در مقیاسهای بالینی و روانی و شیوه پاسخدهی به آزمون مدنظر قرار می‌گیرد.

سئوالات :

1- اشتهای خوبی دارم .
2- بیشتر صبح ها خوش و سرحال از خواب بر می خیزم .
3- زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند.
4- موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم .
5- گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد .
6- به ندرت دچار یبوست می شوم .
7- بعضی وقتها خیلی دلم می خواهد خانواده ام را ترک کنم .
8- گاهی اوقات آن چنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آن را بگیرم .
9- هر چند وقت یک بار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند .
10- به نظرم هیچ کس مرا درک نمی کند .
11- گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم .
12- هر چند شب یک بار دچار کابوس می شوم ( خوابهای وحشتناک می بینم .
13- برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم .
14- من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام
15- اگر دیگران برایم نزده بودند من بیشتر موفق بودم .
16- در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزیی شده ام .
17- گاه بگاه روزها ، هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم به کاری نرفته است .
18-خوابم آشفته است .
19- با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم .
20-اکثر کسانی که مرا می شناسند از من خوششان می آید .
21-اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند .
22- کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم .
23- فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک وهمدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند .
24- بعضی وقتها خشمگین می شوم .
25- واقعا” اعتماد به نفس ندارم .
26- خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم .
27-خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و خطایی شده ام .
28- بیشتر اوقات خوشحالم .
29-بعضی اشخاص آن قدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم حق با آنها است دلم می خواهد بر خلاف آن چه می خواهند رفتار کنم .
30- معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود .
31- اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند .
32-معده ام خیلی ناراحتم می کند .
33-اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قلق بوده ام .
34-بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم به زبان بیاورم .
35- فکر می کنم زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم .
36- گاهی وقتها احساس می کنم که واقعا”آدم بی مصرفی هستم .
37- در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است .
38- در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمی دانستم چه بوده است .
39- احساس می کنم غالبا” بی دلیل مجازات شده ام .
40-هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است .
41-برایم مهم نیست که دیگران درباره من چه فکر می کنند .
42- حافظه ام خوب است .
43-گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است .
44- اغلب سرتا پا احساس ضعف می کنم .
45-به ندرت دچار سردرد می شوم .
46- تا به حال اشکالی در حفظ تعادل خود موقع راه رفتن نداشته ام .
47-بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم .
48- کسانی هستند سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند .
49-کاش این قدر خجالتی نبودم .
50- معتقدم گناهانم غیر قابل بخشش هستند .
51- غالبا” از چیزی دلواپسم .
52-رفقایم غالبا” مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند .
53-کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم .
54- بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم .
55- تقریبا” هیچ وقت تپش قلب یا تنگی نفس نداشته ام .
56-زود از جا در می روم و زود آرام می گیرم .
57- بعضی وقتها آن قدر بی قرار بوده ام که نمی توانسته ام یک جا بند شوم .
58- والدین و اعضاء خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند .
59- برای هیچ کس چندان مهم نیست چه به سرم می آید .
60-سوء استفاده از کسی که خود چنین امکانی را می دهد ، بد نمی دانم .
61-گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم .
62- قدرت بینایی من به خوبی سالهای گذشته است .
63-خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ یا وزوز کند .
64-یکی دو بار احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند .
65-مواقعی بوده است که بدون علت خاص و برخلاف معمول با نشاط بوده ام .
66-حتی وقتی با دیگرانم احساس تنهایی می کنم .
67- فکر می کنم تقریبا” هر کس برای این که به دردسر نیفتد دروغ خواهد گفت .
68- من حساس تر از دیگران هستم .
69- مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند .
70-غالبا” مردم مرا نا امید می کنند .
71-در استعمال دخانیات افراط کرده ام . یا در خوشگذرانی افراط کرده ام .

شيوه نمره گذاري و تفسير آزمون M.M.P.I :

پس از ارائه آزمون و پاسخدهي آزمودني به سئوالات بر دو مبناي «بلي» و«خير» شروع به نمره گذاري بر اساس «كليد آزمون» خواهيم نمود.

سپس بر اساس كد هاي آزمون، نيمرخ رواني شخص را رسم نموده وبر اساس نحوه توزيع نمرات در آيتم هاي رواني خاص به تفسير باليني نمرات حاصله مي پردازيم.

كليد نمره گذاري MMPI : جهت صرفه جويي در زمان و نيز انسجام اطلاعات مربوط به نمره گذاري و تفسير كليه اطلاعات در جدول زیر ارائه شده است.

 

 

 

پس از محاسبه نمرات خام با توجه به نورم موجود در نمودار MMPI مقدار درصد آنها را به صورت جداگانه مشخص و كدبندي مي كنيم، برخي كدها عبارتند از :
** (99 به بالاتر) * (99-90) // (89-80) َ(79-70)- (69-60) / (59-50)
: (49-40) # (39-30)

نمرات كمتر از 30 به علت پائين تر بودن از سطح نابهنجار علامت ندارند.

ابتدا نيمرخ باليني را با توجه به مقياسهاي حاصل از نمرات خام به ترتيب نزولي مرتب مي كنيم و سپس مقياسهاي اعتباري را نيز مي نويسيم و كدگذاري مي كنيم. مثال :

L/FK/ #8 : 9 / 7 – 6 5 4 َ1 2 ً 3

چند اصل كلي را جهت تفسير بايد در نظر گرفت : (تفسير كلي)

در مقياس باليني اگر مقايسه سمت چپ بالا و مقياس هاي سمت راست پائين باشند (بطور كلي) و به احتمال زياد آزمودني ها نوروز است.

اگر مقياسهاي سمت راست بالا و سمت چپ پائين باشد احتمالاً سايكوز است.

اگر پراكندگي در مجموعه زيگزاگي باشد احتمالاً آزمودني داراي اختلال شخصيت است.

 

نوع دوم تفسير : (تفسير از طريق الگوها)

اكنون فرآيند تفسير به سوي استفاده از الگوها تغيير جهت داده است. مثلاً اغلب تصور مي شود كه روانپريشيها الگويي متمايز را به نمايش مي گذارند. (مقياسها D، Pd، Pa، Sc) در بالاترين حد خود هستند. افراد روان رنجور در مقياسهاي Hs، D، ptchy نمرات بالا دارند.

بيماران داراي اختلال شخصيت يا بزهكاري غالباً در مقياسهاي pd،Sc،Ma نمرات بالا دارند.

 

تفسير از طريق محتوي :

در اين شيوه تفسيري بر تماميت محتواي آزمون تأييد مي گردد و بر اساس بيشترين نمرات در مقياسها با توجه به موارد زير مي توان به تغيير وضعيت آزمودني پرداخت.

 

كدهاي تفسيري:

21 , 12 (هايپو كندريا بالاتر از افسردگي يا افسردگي بالاتر از هايپو كندريا) فردي با چنين كدي (بالاي 70) داراي چنين خصوصياتي است : فردي است با شكايت جسماني چون درد، خستگي، تنش جسماني، اضطراب و تحريك پذيري، افسردگي را تجربه مي كند، از مكانيسم سركوب و جسماني كردن استفاده مي كند، با بدن و جسمش اشتغال ذهني دارد و از اين علائم جسماني براي سوءاستفاده از ديگران سود مي برد. اين كد در مردان مسن بيشتر مشاهده مي شود. عمده ترين تشخيص در اين كد هايپو كندرياست يا بيماراني با درد مزمن.

اگر همراه اين كد مقياس (8) يا (F) نيز بالا باشد تشخيص اسكيزو فرن همراه با هذيانهاي جسماني گذاشته مي شوذ. اگر همراه اين كد (4) يا (6) يا هر دو بالا باشد نشان دهنده ي اختلال شخصيت است به خصوص اختلال شخصيت منفعل پرخاشگر كه افسردگي را هم تجربه مي كند.

31, 13 به اين كد V تبديلي نيز مي گويند (3,1 بالاتر از 70) و تبديل فشارهاي رواني به علائم جسماني ديده مي شود. اين كد در زنان جوان بيشتر ديده مي شود. اين افراد تعارضات رواني را تبديل به مشكلات جسماني مي كنند. علائمي چون تهوع، بي اشتهايي رواني يا پر اشتهايي رواني، سرگيجه، بي حسي، ضعف و خستگي نشان مي دهند نياز شديدي به توجه و پذيرش اجتماعي دارند. از علائم خود براي كنترل ديگران استفاده مي كنند. روابط بين فردي ايشان سطحي همراه با سركوب خصومت است، رفتارهايشان نمايش گونه، خصوصياتي چون ناپختگي، خود محوري و خودخواهي ديده مي شود. نسبت به مشكلات خويش بينش ندارند. از انكار و فرافكني استفاده مي كنند. عمده ترين تشخيص اختلال تبديلي است كه در طبقه بنديهاي جديدي اختلال جسماني شكل و اختلال هايپو كندريا،‌ اختلال شخصيت هيستريك و اختلال خلقي همچون افسردگي يا ديستايمي.

41,14 (هايپو كندريا و جامعه ستيزي بالاتر از 70) : اين فرد تعاملات بين فردي اش بيش از حد توأم با سوء استفاده است. قادر به كنترل تكانه هايش است اما اين كار را با سختي، بدبيني و با بي ميلي نسبت به قانون و مقررات انجام مي دهد. خود محور ، طالب توجه و توجه مداومي به جسم و شكايات جسماني دارد. سابقه سوء مصرف الكل و مواد دارد. ارتباطات شغلي و شخصي ضعيف دارد، نسبت به درمان مقاوم است، عمده ترين تشخيص هايپو كندريا و اختلال شخصيت، به خصوص شخصيت ضد اجتماعي دارد.

18,81 (اسكيزوفرن با هذيانهاي اجتماعي) طيف وسيعي از شكايات مبهم و غير عادي كه عمدتاً جسماني است، گم گشتگي (عدم جهت يابي) اشكال در تمركز، توانايي ضعيف در برخورد با استرسور و در چنين موقيتهايي اضطراب بيش از حد، روابط بين فردي ضعيف كه توأم با فاصله و احساس بيگانگي است،‌ابراز احساسات به شكل نامناسب، دردناك و متخاصم. ديگران چنين فردي را فردي غير عادي و عجيب و غريب توصيف مي كنند. نسبت به ديگران بي اعتماد، سطح بينش ضعيف، عمده ترين تشخيص اسكيزوفرن است، به خصوص اگر (F) بالا باشد. اگر (F) در دامنه بهنجار باشد يا پايين باشد محتمل ترين تشخيص هايپو كندريا است. اگر همراه با اين كد (7) نيز بالا باشد محتمل ترين تشخيص اضطراب است.

91,19 (هايپو كندريا با هايپومانيا بالا) چنين كدي نادر است، اين فرد شكايات وسيع بدني دارد و در عين حال سعي در مخفي نگاه داشتن اين مشكلات و انرژي زيادي را براي اين مسأله صرف مي كند. فردي است برون گرا، پرحرف، تنيده و بي قرار، يك آشوب ذهني را تجربه مي كند، اهداف خود را به طور ضعيف تعريف كرده و معمولاً اين اهداف غير قابل دسترس هستند. شكايات جسماني او پايه ي عضوي ندارد و احتمالاً اين شكايات و رفتارهاي بيش از حد او (مانيك گونه) براي يك افسردگي قريب الوقوع است. بي ميل به پذيرش تفسير روانشناختي براي مشكلات خود است، عمده ترين تشخيص هايپو كندرياو مانيك است. اگر همراه اين كد (4) و (6) نيز بالا باشد اختلال شخصيت منفعل پرخاشگر.

32,23 (افسردگي و هيستريك) فردي است فاقد انرژي، ضعيف، بي احساس، بي ميل، افسرده و مضطرب. در مسائل روزمره احساس بي كفايتي مي كند. ديگران او را فردي منفعل، مطيع و وابسته و طالب مهر يا محبت توصيف مي كنند. سطح بينش ضعيف،‌روابط بين فردي سطحي، ناپخته، كودكانه، و از لحاظ اجتماعي بي كفايت. مرداني با اين كد افرادي ناپخته و وابسته، در عين حال جاه طلب، رقابت جو و ساعي هستند. و زناني با اين كد بيشتر ضعيف، بي احساس، داراي سطوح معناداري از افسردگي،‌داراي مشكلات زناشويي و طالب درمان نيستند. عمده ترين تشخيص اختلال عاطفي است اگر همراه اين كد (F) و يا (8) نيز بالا باشد افسردگي با يك چهره ي سايكوتيك ديده مي شود.

42,24 (افسردگي ضد اجتماعي بالا) چنين فردي گرايشات ضد اجتماعي و اشكال در كنترل تكانه هايش دارد. در عين حال پس از نشان دان رفتارهاي ضداجتماعي احساس گناه و پشيماني مي كند. چنين فردي براي طرح ريزي آينده ناتوان است. افسردگي را تجربه مي كند و در مورد چنين فردي مي توان گفت يك شخصيت ضد اجتماعي كه گير افتاده. سابقه مصرف الكل و سوء مصرف دارو معمولاً با انگيزه خود درماني افسردگي شان. روابط بين فردي ضعيف، مشكلات متعدد خانوادگي و شغلي، استخدامهاي متعدد و پراكنده، وجود مشكلاتي در ارتباط با قانون و هنجارهاي اجتماعي. چنين فردي به شكستهايش با بدبيني و خود انتقاد گري و ترديد درباره خود پاسخ مي دهد. در برخوردهاي اوليه بسيار فريبنده به نظر مي رسد. در اين برخوردها معاشرتي، شايسته و مشتاق تظاهر مي كند. عمده ترين تشخيص اختلال شخصيت ضد اجتماعي و منفعل پرخاشگر است.

اگر همراه اين كد (1) و (3) نيز بالا باشد تشخيص افسردگي و اكنشي است. اگر همراه اين كد (F) و (8) نيز بالا باشد وجود يا شروع يك سايكوز . اگر همراه با اين كد (6) بالا باشد احتمال شخصيت ضد اجتماعي ، قوي است.

62,26 (افسردگي و پارانوئيد) چنين فردي نسبت به انتقاد واقعي يا تصوري بيش از حد حساس است. تاريخچه طولاني از مشكلات بين فردي،‌افرادي بي ميل، پرخاشگر، متخاصم و براي حفظ خود از يك طرد قريب الوقوع از سوي ديگران، غالباً ديگران را طرد مي كنند. ديگران را براي مشكلات خود مقصر قلمداد كرده و براي ابراز و احساس خشم به دنبال توجيه است. عمده ترين تشخيص براي اين كد اختلال ديس تايمي يا افسرده خويي است. اگر (4) نيز بالا باشد شخصيت منفعل پرخاشگر. اگر همراه اين كد (7) ، (8) بالا باشد احتمال سايكوز به خصوص اسكيزوفرن پارانوئيد.

72,27 اين كد شايع است و نشان دهنده فردي افسرده، بي قرار و بي تاب ونوروز است اين فرد كندي حركتي، كندي رواني و بي خوابي را تجربه كرده و از لحاظ اجتماعي و جنسي احساس بي كفايتي مي كند. به اين كد مقياس پريشاني ذهني هم گفته مي شود.

تفكر چنين فردي غالباً وسواسي با طيف وسيعي از فوبي هاو ترسها، داراي مشكل در ابراز وجود، خودمقصربين، خودتنبيه، وابسته و منفعل،‌خودآگاهي اين فرد بسيار قوي است، استرس هاي كوچك و و اكنشهاي شديدي را در اين فرد برمي انگيزد و شكايات جسماني چون ضعف، خستگي، سرگيجه و مشكلات گوارشي را عنوان مي كند. عمده ترين تشخيص اختلال عاطفي است و در درجه بعد اختلالات اضطرابي و اختلال شخصيتي چون اجتنابي و وسواسي.

82,28 (اسكيزوفرن و افسردگي) چنين فردي از افسردگي. اضطراب، بي خوابي، خستگي، ضعف، عدم جهت يابي، اشكالاتي در تمركز، ضعف حافظه شكايت دارد و رفتارهايي چون گوشه گيري، بيگانگي، بي قراري، تنش و از كوره دررفتن ديده مي شود. انگيزه ي اين فرد براي فعاليت پايين است پس از ناتواني در كنترل تكانه ها مخصوص در مورد خودكشي ديده مي شود. عمده ترين تشخيص اختلال عاطفي، اختلال اسكيزوافكتيو ، اختلال شخصيتي اجتنابي و وسواسي است.

92,29 (افسردگي و مانيا) فردي با چنين كد، انرژي بالايي نشان مي دهد و اين انرژي بالا ممكن است دفاعي بر عليه احساسات افسردگي باشد. شكايات جسماني مشكلاتي در ارتباط با سوءمصرف الكل وجود دارد. نشخوار هاي ذهني در مورد احساس بي ارزشي ديده مي شود در عين حال خودمحوري و خود مجذوبي در اين فرد ممكن است وجود داشته باشد. عمده ترين تشخيص اختلال دو قطبي يا اختلال سيكلوتايمي است و يا در درجه ي دوم وجود يك آسيب مغزي.

43,34 (هيستري و جامعه ستيزي) فردي است ناپخته ، خود محور با سطح بالاي از خشم كه ابراز مشكل بطور مداوم سعي در همنوايي و خشنود ساختن ديگران دارد در عين حال ميزان قابل توجهي از خشم را هم تجربه مي كند . احساس بيگانگي و طرد از سوي خانواده دارد، روابط اجتماعي سرد و كم عمق، بينش ضعيف و خصومتهايش را فرا فكني مي كند، سابقه ي سوء مصرف الكل، مسائل زناشويي و درگيريهاي فيزيكي دارد، اگر آزمودني زن باشد شكايات جسماني مبهم بيشتري را همچون سردرد، تاري ديد و شكايات معدي روده اي را مطرح مي كند. عمده ترين تشخيص اختلال شخصيت منفعل ، پرخاشگر ، شخصيت مرزي و هيستريونيك است. اگر هر دو مقياس از 85 بيشتر باشد احتمال فيوگ يا فرار مرضي برون ريزي پرخاشگري و جنسي زياد است.

63, 36 ( هيستري و پارانوئيد) چنين فردي نسبت به انتقاد بيش از حد حساس است، احساسات خصمانه و پرخاشگرانه را سركوب مي كند. فردي است ترسو، داراي تنش، مضطرب، مشكلات جسماني چون سردرد نشان مي دهد، بدگماني و رقابت جو بودنش را انكار مي كند، به سرعت و به سادگي ارتباط سطحي برقرار مي كند و در ادامه ي اين ارتباط خودمركز بيني و بي رحميش را آشكار مي كند چنين فردي براي احساس ايمني در زندگي به دنبال قدرت و اعتبار است. عمده ترين تشخيص پارانوئيد است به ويژه اگر 6 بالاتر از 3 باشد.

83,38 (هيستري و اسكيزوفرن) چنين فردي داراي علائمي چون گم گشتگي، عدم جهت يابي مشكلاتي در مورد حافظه، تفكر هذياني و آشوب ذهني قابل توجهي را تجربه مي كند. احساس تنش و نگراني دارد ، بي احساس و كناره گير به نظر مي رسد، تجارب غير عادي دارد ، سعي در انكار اين علائم دارد ، مشكلاتش را به شكل مبهم و توأم با احتياط ابراز مي كند، بينش ضعيفي دارد ، اگر 3 بالا و F پايين باشد مشكلاتي در ابراز خشم و تصميم گيري دارد، عمده ترين تشخيص در صورتي كه 3 بالاتر از 8 باشد اختلال جسماني شكل يا تجزيه اي و اگر 8 بالا باشد و F هم بالا باشد عمده ترين تشخيص اسكيزوفرن است.

64,46 (ضد اجتماعي و پارانوئيد) فردي است متخاصم، داراي اشتغال ذهني، نامطمئن ، تحريك پذير ، ناپخته، خود محور، ناتوان از برقراري روابط نزديك، از فرافكني استفاده مي كند، فاقد خود انتقالي ، كاملاً دفاعي و جدلي، داراي سابقه ي سوء مصرف مواد و الكل، سوءاستفاده كننده از ديگران، حساس نسبت به انتقادهاي واقعي و خيالي. اگر همراه اين كد (8) نيز بالا باشد عمده ترين تشخيص اسكيزوفرن پارانوئيد است. در ارتباط خود اين كد شخصيت منفعل پرخاشگر و يا شروع يك سايكوز و اگر همراه اين كد (2)و(3) نيز بالا باشد شخصيت مرزي.

74,47 (ضد اجتماعي و سايكاستني) چنين فردي در ارتباط با رفتارهايش احساس گناه مي كند و نسبت به آنها رنجيده خاطر و داراي اشتغال ذهني است. چرخه ي قابل پيش بيني از خشم و پس از آن احساس گناه. ممكن است ناكاميهايش را با سوء مصرف الكل، برون ريزي پرخاشگرانه و ايجاد هرج و مرج جبران كند، نسبت به تغيير مقاوم است، مشكلات قانوني و مشكلات خانوادگي را دارد، عمده ترين تشخيص شخصيت ضد اجتماعي و اختلال اضطراب است.

84,48 (ضد اجتماعي با اسكيزوفرن) فردي است عجيب و غريب، از لحاظ هيجاني با فاصله داراي مشكلات شديد در رابطه با سازگاري ، داراي رفتارهاي غير قابل پيش بيني و غريب، پاسخ هاي جنسي عجيب و رفتارهاي ضد اجتماعي، فاقد حس هم دردي ، غير همنوا و تكانشي ، گاهي اوقات عضو گروههاي مذهبي عجيب يا سازمانهاي سياسي غير عادي، احساس بيگانگي و خصومت مي كند، عملكرد تحصيلي توأم با عدم موفقيت دارد در روابط بين فردي عملكردش ضعيف و ناكافي است. اگر F نيز بالا باشد پرخاشگر، سرد، كينه كننده ، داراي مهارتي براي تزريق احساس گناه در ديگران . طالب مشاغلي چون، افسر مجري قانون يا يك ناظم سخت گير مدرسه كه به اين ترتيب مي توان رفتارهاي ساديسمي خود را نشان دهد. جرمهاي عجيب و غريب مانند آدم كشي يا حملات جنسي ديده مي شود اين جرمها معمولاً تكانشي و بدون طراحي قبلي و دليل روشن صورت مي گيرد. زنان با اين كد رفتارهاي بزهكارانه شان عمدتاً شكل جنسي دارد. عمده ترين تشخيص شخصيت اسكيزوئيد يا پارانوئيد و اگر با اين كد (6) نيز بالا باشد يك واكنش سايكونيك و احتمالاً اسكيزوفرن پارانوئيد.

94,49 (جامعه ستيزي و مانيا) فردي با اين كد نه تنها احساس بيگانگي مي كند و گرايشات ضد اجتماعي دارد بلكه انرژي برا انجام اين گرايشات نيز داراست. اين افراد سهل گير نسبت به خود، تكانشي، عزت طلب، تحريك پذير، برونگرا، زورگو، سوءاستفاده كننده فعال است. داراي خودآگاهي ضعيف، فقدان توجه به قوانين و مقررات رها از اضطراب، پرحرف و در برخوردهاي اوليه فريبنده داراي ارتباطات كم عمق و سطحي، سابقه درگيري با قانون، مشكلات خانوادگي وشغلي، ناتوان از تمركز براي مدت طولاني، از گذشته درس نمي گيرد، درمان با اين افراد ناكام كننده و بدون نتيجه است. عمده ترين تشخيص شخصيت ضد اجتماعي است اگر (8) نيز بالا باشد حالت مانيك يا اسكيزوفرن اگر همراه اين كد (6) نيز بالا باشد افراي بسيار خطرناك كه در ارتباط با آنها بايستي احتياط كرد.

87,78 (اسكيزوفرن و سايكاستني) چنين فردي بي قرار ناتوان از انجام فعاليتهاي روزمره داراي مشكلاتي در برقراري روابط پخته، فاقد خود اطميناني، مشكلاتي چون بي خوابي، توهم و هذيان را تجربه مي كند. احساساتي چون احساس گناه، احساس حقارت، احساس سردرگمي، احساس نگراني و ترس را دارد، خطر خودكشي وجود دارد الگوهايي از تفكر عجيب و غريب به خصوص اگر (8) بالاتر باشد.

اگر مثلث نوروتيك (1,2,3) پايين باشد عمده ترين تشخيص اسكيزوفرن است. اگر همراه اين كد (2) نيز بالا باشد عمده ترين تشخيص ديس تايمي و وسواس فكري و عملي است.

98,89 (اسكيزوفرن و مانيا) فردي است كاملاً پر انرژي با يك حالت بيش فعالي از لحاظ هيجاني تنيده، و فاقد سازمان، و بي ثبات اگر (6) نيز بالا باشد احتمال هزيانهاي بزرگ منشي با رنگ و بوي مذهبي ديده مي شود. اهداف و انتظاراتش غير واقعي و آرزوهايش بسيار بالاتر از سطح توانايي هايش است. بي خوابي را تجربه مي كند ارتباط بين فردي اش كودكانه و ناپخته، ترسو، بي اعتماد، تحريك پذير، آشفته، سطح بينش ضعيف عمده ترين تشخيص اسكيزو افكتيو با حالت مانيك است يا به طور كلي اسكيزوفرن.

123 دو علامت عمده در اين فرد ديده مي شود، افسردگي و جسماني كردن، اين فردمضطرب، زودخشم، دچار خود تحقيري، حساس و ضعيف است و از مكانيسم سركوب استفاده مي كند، تشخيص قديمي نوروز يا هايپوكندريا مناسب اين اشخاص است.

1234 فردي است متوقع، وابسته مايل به ارضاء از طريق ديگران، داراي علائمي چون بي اشتهايي، استفراغ، سرگيجه، بي خوابي، تنيده و افسرده، داراي سابقه اي از پرخاشگري به خصوص اگر مرد باشد. وابستگي به الكل در اين افراد ديده مي شود به درمان پاسخ نمي دهد و به سختي تغيير مي كنند.

1237 فردي است مستعد وابستگي، دمدمي، بي كفايت، ضعيف، ترسو، مسئوليت پذيري ندارد، اغلب بيكار، بي حاصل، نابالغ و اگر مرد باشد در زندگي زناشويي نقش يك زن را بازي مي كند. خيلي زود به الكل و رفتارهايش مثل بچه نشان مي دهد.

278 يكي از متداولترين كدها است. علائم اوليه شامل افسردگي و اضطراب است. نشخوارهاي ذهني دروني و دائم، شكايات از عدم تمركز، ناتواني در تصميم گيري، ترديد زياد، ناتوان از حل مشكلات يا حل مسأله، ترسو، نگران، بدون اعتماد به نفس، داراي افكار خود كشي، از لحاظ اجتماعي گوشه گير محتمل ترين تشخيص شخصيت اسكيزوئيد يا وجود يك سايكوز.

به عنوان يك عامل كمكي نه تشخيصي بايد از اين قسمت استفاده شود و نيز ترجيحاً نبايد روي افراد سالم اجرا شو دچون معمولاً نتايج آن درست نيست.

اگر در هيچكدام از مقياسهاي باليني نمره بالاتر از متوسط نداشت چند مقياس بالاتر را مورد تفسير قرار داده و تشخيص را با احتمال اعلام مي كنيم.