افسردگی افسردگی -کد2120 مرحله 1 از 2 50% نام(Required) نام نام خانوادگی تاریخ تولد(Required) MM slash DD slash YYYY تلفن(Required) تحصیلات(Required)ابتداییراهنماییمتوسطهدیپلمفوق دیپلملیسانسفوق لیسانسدکترادانشجوبیسوادوضعیت تاهل(Required)مجردمتاهلجداشده اين پرسشنامه از گروههاي جملات تشكيل ميشود. همه جملات گروهها را به دقـت بخوانيـد و در خانه مربوط به جملهاي كه احساس فعلي شما را بهتر منعكس ميكند، علامت بگذاريد. 1 -احساس غمگيني(Required) من احساس غمگيني نميکنم. اغلب اوقات، احساس غمگيني ميکنم. هميشه غمگينم. به قدري غمگين و بي نشاطم که تاب تحملش را ندارم. 2 -بدبيني(Required) نسبت به آينده، بدبين نيستم. بيش از گذشته، نسبت به آينده احساس بدبيني ميکنم. انتظار ندارم که وضعم بهتر شود. اميدي نسبت به آينده ندارم، فقط ميدانم که وضع هرچه بدتر خواهد شد. 3 -شکستهاي گذشته(Required) احساس نميکنم که شخص شکست خورده اي باشم. بيش از آنچه سزاوار بودم، شکستخورده ام. وقتي به زندگي گذشته ام نگاه ميکنم، جز شکست چيزي نميبينم. احساس ميکنم که شخص کاملا شکستخورده اي هستم. 4 -فقدان لذت(Required) به اندازه گذشته، از دنياي اطرافم لذت ميبرم ديگر به اندازه گذشته، از چيزهاي اطرافم لذت نميبرم. از چيزهايي که در گذشته برايم لذتبخش بودند، کمتر لذت ميبرم. از چيزهايي که در گذشته لذت ميبردم، هيچ لذتي نميبرم 5 -احساس گناه(Required) احساس گناه خاصي ندارم. درباره بسياري از چيزها که در گذشته انجام داده ام و يا بايد انجام ميدادم، احساس گناه ميکنم. اغلب اوقات خود را کاملا گناهکار ميدانم. هميشه خود را گناهکار ميدانم. 6 -احساسات مربوط به مجازات(Required) احساس نميکنم که دارم مجازات ميشوم. احساس ميکنم که ممکن است مجازات شوم. انتظار مجازات دارم. احساس ميکنم که دارم مجازات ميشوم. 7 -بيزاري از خويشتن(Required) احساسم درباره خودم، مانند هميشه است. اعتماد به نفسم را از دست داده ام. از خودم مأيوسم. از خودم خوشم نمي آيد. 8 -عيب جويي از خويشتن(Required) بيش از حد معمول، خود را مورد انتقاد يا سرزنش قرار نميدهم. بيش از گذشته، از خودم عيب جويي ميکنم. در مورد همه اشتباهاتم خود را مورد انتقاد قرار ميدهم. براي هر اتفاق بدي که مي افتد، خود را سرزنش ميکنم. 9 -فکر خودکشي يا ميل به خودکشي(Required) اصلا در فکر آن نيستم که به خودم آسيبي برسانم. درباره اينکه به خودم آسيبي برسانم فکر ميکنم، اما به آن عمل نميکنم. دلم ميخواهد خود را بکشم. اگر فرصتي داشتم خود را ميکشتم. 10 -گريه(Required) بيش از گذشته، گريه نميکنم. بيش از گذشته، گريه ميکنم. سر هر چيز کوچکي، به گريه مي افتم. احساس ميکنم که مي خواهم گريه کنم، اما نميتوانم. 11 -برانگيختگي(Required) بيش از حد معمول، بيقرار يا آشفته نيستم. احساس ميکنم بيش از حد معمول، بيقرار يا آشفته هستم. به قدري بيقرار و برانگيخته ام که نميتوانم آرام بگيرم به قدري بيقرار و برانگيخته ام که بايد اين طرف و آن طرف بروم و يا خود را به کاري مشغول کنم. 12 -بي علاقگي(Required) علاقه ام را به مردم و چيزها از دست نداده ام. کمتر از گذشته، به مردم و چيزها علاقه دارم. بيشتر علاقه ام را به مردم و چيزها از دست داده ام. بسيار دشوار است که بتوانم به چيزي علاقه پيدا کنم. 13 -بلاتکليفي(Required) من مثل هميشه، ميتوانم تصميم بگيرم. تصميم گرفتن برايم دشوارتر از حد معمول است. بيش از گذشته، در تصميم گيري مشکل دارم. درباره گرفتن هر تصميمي، با اشکال روبرو ميشوم. 14-احساس بي ارزشي(Required) احساس ميکنم که آدم ارزشمندي هستم. خود را مثل گذشته، آدم ارزشمند يا مفيدي احساس نميکنم. در مقايسه با ديگران، خود را کم ارزشتر ميدانم. احساس ميکنم اصلا ارزشي ندارم. 15 -کم تواني(Required) ميزان انرژي من مانند هميشه است. نسبت به گذشته، انرژي ام کمتر شده است. انرژي لازم براي انجام کارهاي زياد را ندارم انرژي انجام هيچ کاري را ندارم. 16 -تغيير در الگوي خواب(Required) در الگوي خواب من، تغييري ايجاد نشده است. کمي بيش از حد معمول ميخوابم. تا اندازهاي کمتر از حد معمول ميخوابم. خيلي بيشتر از حد معمول ميخوابم. خيلي کمتر از حد معمول ميخوابم. بيشتر قسمت روز را ميخوابم. صبحها 2 تا 1 ساعت زودتر از خواب بيدار ميشوم و ديگر نميتوانم بخوابم. 17 -تحريک پذيري(Required) بيش از حد معمول، تحريک پذير نيستم. بيش از حد معمول، تحريک پذير هستم. خيلي بيش از حد معمول، تحريک پذير هستم. هميشه تحريک پذير هستم. 18 -تغيير در اشتها(Required) اشتهايم تغييري نکرده است. اشتهايم کمتر از حد معمول است. اشتهايم بيشتر از حد معمول است. اشتهايم خيلي کمتر از قبل است. اشتهايم خيلي بيشتر از حد معمول است اصلا اشتهايي ندارم هميشه ميل شديدي به غذا خوردن دارم 19 -مشکل در تمرکز(Required) تمرکزم به خوبي گذشته است. نميتوانم در حد معمول، تمرکز داشته باشم. نميتوانم براي مدت طولانی ذهنم را روي موضوعي متمرکز سازم. احساس ميکنم نميتوانم روي هيچ چيز تمرکز پيدا کنم. 20 -خستگي و احساس ناتواني(Required) بيش از حد معمول، خسته يا ناتوان نيستم. زودتر از حد معمول، احساس خستگي يا ناتواني ميکنم. خسته تر يا ناتوان تر از آن هستم که بتوانم بسياري از کارهايي را که قبلا انجام ميدادم، انجام دهم. خسته تر يا ناتوان تر از آن هستم که بتوانم بيشتر کارهايي را که قبلا انجام مي دادم، انجام دهم. 21 -بي علاقگي به امور جنسي(Required) تغيير تازه اي در علاقه من به امور جنسي پديد نيامده است. علاقه ام به امور جنسي کمتر از گذشته شده است. علاقه ام به امور جنسي در حال حاضر خيلي کمتر شده است. علاقه ام به امور جنسي را کاملا از دست داده ام.