طرحواره

آزمون طرحواره - کد216

فهرست زير حاوي جمله هايي است كه يك شخص ممكن است براي توصيف خودش از آنها استفاده كند. لطفاً هر جمله را با دقت بخوانيد و ببينيد تا چه حد توصيف درستي از شما به دست مي دهد. اگر شما براي پاسخ دادن خاطر جمع نيستيد، بر پايه چيزي كه احساس مي كنيد جواب دهيد، نه براساس آنچه فكر مي كنيد درست است.

١ -اغلب، كسي را نداشته ام كه از من حمايت كند. حرف هايش را با من بزند و عميقاً نگران اتفاقاتي باشد كه برايم مي افتد.(Required)
٢ -به طوركلي، كسي نبوده كه به من عاطفه، محبت و صداقت نشان دهد.(Required)
٣-در كل اوقات زندگي، اين احساس به من دست نداد كه براي فرد ديگري شخص ويژه و ممتازي به شمار مي روم.(Required)
٤-در اغلب اوقات كسي را نداشته ام كه واقعاً در دل به من گوش دهد، مرا بفهمد يا اينكه احساس ها و نيازهاي واقعي مرا درك كند.(Required)
٥ -وقتي كه نمي دانستم كاري را چگونه انجام دهم به ندرت شخصي پيدا مي شد كه مرا نصحيت و راهنمايي كند.(Required)
٦ -من به افراد نزديك خودم خيلي وابسته ام چون مي ترسم مرا ترك كنند.(Required)
٧ -آنقدر به ديگران نيازمندم كه نگران از دست دادن آنها هستم.(Required)
٨ -نگرانم از اينكه افرادي كه به من نزديكند مرا ترك و رها كنند.(Required)
٩ -وقتي احساس مي كنم كسي كه برايم مهم است از من دوري مي كند، مايوس مي شوم.(Required)
١٠ -برخي اوقات آنقدر نگران آن هستم كه مردم مرا ترك كنند كه آنها را از خودم مي رانم.(Required)
١١ -احساس مي كنم مردم از من سودجويي مي كنند.(Required)
١٢ -احساس مي كنم بايد در حضور ديگران از خودم محافظت كنم، چون فكر مي كنم در غير اين صورت به من آسيب مي زنند.(Required)
١٣ -ديگران دير يا زود به من خيانت مي كنند.(Required)
١٤ -نسبت به انگيزه هاي ديگران سوء ظن شديد دارم.(Required)
١٥ -معمولاً به طور جدي به انگيزه هاي نهاني مردم فكر مي كنم.(Required)
١٦ -فكر مي كنم وصلة ناجور اجتماع هستم.(Required)
١٧ -اساسًا با بقيه خيلي فرق دارم.(Required)
١٨ -نمي توانم به كسي تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه گيري هستم.(Required)
١٩ -احساس مي كنم از مردم بيگانه شده ام.(Required)
٢٠ -هميشه احساس مي كنم در بين افراد گروه، جايي ندارم.(Required)
٢١ -مردان يا زناني كه دوستشان دارم وقتي نقاط ضعف مرا ببينند، ديگر دوستم ندارند.(Required)
٢٢ -اگر كسي واقعاً مرا بشناسد دوست ندارد با من رابطه اي نزديك برقرار كند.(Required)
٢٣ -لياقت عشق، توجه و احترام ديگران را ندارم.(Required)
٢٤ -احساس مي كنم هيج كس مرا دوست ندارد.(Required)
٢٥ -در بسياري جنبه ها، بيش از آن ناپذيرفتني هستم كه بتوانم خودم را به ديگران نشان بدهم.(Required)
٢٦ -تقريبًا هيچ كاري را نمي توانم به خوبي ديگران انجام دهم.(Required)
٢٧ -وقتي به موفقيت نزديك مي شوم از درون احساس بي كفايتي مي كنم.(Required)
٢٨ -كمي مردم در حوزه هاي شغلي و كاري از من تواناترند.(Required)
٢٩ -نمي توانم مانند اغلب مردم در كارهايم با استعداد باشم.(Required)
٣٠ -در كار يا تحصيل، مثل بقيه باهوش نيستم.(Required)
٣١ -احساس مي كنم نمي توانم به تنهايي از پس كارهاي زندگي روزمره ام بر بيايم.(Required)
٣٢ -فكر مي كنم در انجام كارهاي روزمره، آدم وابسته اي هستم.(Required)
٣٣ -فاقد عقل سليم هستم.(Required)
٣٤ -اص ًلا به قضاوت هاي خودم در موقعيت هاي روزمره، اعتماد ندارم.(Required)
٣٥ -احساس مي كنم نمي توانم به تنهايي گليم خودم را از آب بيرون بكشم.(Required)
٣٦ -نمي توانم از شر اين احساس رها شوم كه اتفاق بدي مي خواهد بيفتد.(Required)
٣٧ -احساس مي كنم هر لحظه ممكن است يك فاجعة طبيعي، جنايي، حقوقي يا پزشكي برايم اتفاق بيفتد.(Required)
٣٨ -مي ترسم مورد حمله قرار بگيرم.(Required)
٣٩ -مي ترسم تمام سرماية خود را از دست بدهم و بيچاره شوم.(Required)
٤٠ -اغلب نگرانم دچار سكتة قلبي شوم، حتي وقتي دلايل پزشكي كمي براي اين احتمال وجود دارد.(Required)
٤١ -قادر نيستم از والدينم جدا شوم، كاري كه هم سن و سالهايم انجام مي دهند.(Required)
٤٢ -من و والدينم تمايل داريم خود را بيش از حد در مشكلات زندگي يكديگر درگير كنيم.(Required)
٤٣ -براي من و والدينم بسيار سخت است كه بدون داشتن احساس گناه يا خيانت، مسايل جزئي خصوصي خود را از يكديگر پنهان نگاه داريم.(Required)
٤٤ -اغلب احساس مي كنم كه انگار والدينم در من زندگي مي كنند...... من نمي توانم يك زندگي جداگانه براي خودم داشته باشم.(Required)
٤٥ -اغلب احساس مي كنم هويت جداگانه اي از والدين و همسرم ندارم.(Required)
٤٦ -فكر مي كنم اگر كاري را بكنم كه دلم مي خواهد، براي خودم دردسر درست مي كنم.(Required)
٤٧ -احساس مي كنم چاره اي ندارم جز اينكه به خواسته هاي ديگران تن بدهم، چون در غير اين صورت مرا ترك مي كنند يا درصدد تلافي بر مي آيند.(Required)
٤٨ -در روابطم، به ديگران اجازه مي دهم كه بر من مسلط شوند.(Required)
٤٩ -هميشه به ديگران اجازه داده ام به جاي من تصميم گيرند، در نتيجه من واقعا نمي دانم چي مي خواهم.(Required)
٥٠ -خيلي برايم مشكل است از ديگران تقاضا كنم حقوقم را رعايت كنند واحساساتم را درك كنند.(Required)
٥١ -كار مراقبت از نزديكانم، روي دوش من است.(Required)
٥٢ -آدم خوبي هستم، چون بيش از آنكه به فكر خودم باشم به فكر ديگرانم.(Required)
٥٣ -مهم نيست كه چقدر سرم شلوغ است، من هميشه مي توانم وقتي را براي ديگران كنار بگذارم.(Required)
٥٤ -هميشه سنگ صبور مشكلات ديگران بوده ام.(Required)
٥٥ -ديگران نظرشان اين است كه من براي ديگران خيلي كار مي كنم ولي براي خودم كاري انجام نمي دهم.(Required)
٥٦ -از اينكه احساسات مثبتم ( مثل محبت و توجه) را به ديگران نشان بدهم، خيلي خجالت مي كشم.(Required)
٥٧ -براي من خيلي سخت است كه احساساتم را نزد ديگران بروز دهم.(Required)
٥٨ -براي من خيلي سخت است كه راحت و خودانگيخته رفتار كنم.(Required)
٥٩ -آنقدر خودم را كنترل مي كنم كه مردم فكر مي كنند آدمي بي احساس هستم.(Required)
٦٠ -مردم نظرشان اين است كه من عصبي و ناراحتم.(Required)
٦١ -بايد در هر كاري كه انجام مي دم بهترين باشم؛ نمي توانم توقعم را كم كنم.(Required)
٦٢ -سعي مي كنم نهايت تلاش خودم را بكنم؛ اينكه كار " تا حدودي خوب باشد" هيچ گاه راضي ام نمي كند.(Required)
٦٣ -بايد به تمام مسئوليت هايم عمل كنم.(Required)
٦٤ -احساس مي كنم براي پيشرفت و دستيابي به خواسته هاي خود همواره تحت فشار هستم.(Required)
٦٥ -وقتي كه كاري را اشتباه انجام مي دم، نمي توانم خودم را ببخشم يا براي اشتباهم بهانه تراشي كنم.(Required)
٦٦ -وقتي از كسي چيزي مي خواهم، خيلي برايم سخت است " نه" بشنوم.(Required)
٦٧ -آدم خاصي هستم و نمي توانم محدوديت هايي را كه بر اي راه مردم وجود دارد بپذيرم.(Required)
٦٨ -از اينكه مرا محدود كنند يا نگذارندكاري را كه مي خواهم بكنم متنفرم.(Required)
٦٩ -احساس مي كنم نبايد از قانون ها و قرار دادهاي بهنجاري كه مردم تابع آنها هستند، اطاعت كنم.(Required)
٧٠ -احساس مي كنم كاري كه من بايد بكنم ارزش مندتر از كارهاي ديگران است.(Required)
٧١ -نمي توانم براي انجام تمام و كمال وظايف معمول يا خسته كننده، نظم و انضباط خاصي داشته باشم.(Required)
٧٢ -اگر به يكي از اهدافم نرسم زود مايوس مي شوم و دست از كار مي كشم.(Required)
٧٣ -براي من خيلي سخت است كه رضايت آني را فداي خوشخالي آني كنم.(Required)
٧٤ -نمي توانم به خودم فشار بياورم كه كارهايي را كه برايم خوشايند نيستند، انجام دهم، حتي وقتي كه مي دانم نتايج خوبي در پي دارند.(Required)
٧٥ -به ندرت توانسته ام به تصميم خودم پايبند باشم.(Required)