از همسرتان سوال كنيد اما
چگونه سوال كنيم؟
وقتي زن و شوهر شروع به بگومگو مي كنند، مشكل اصلي اغلب گم مي شود. هر چه دو طرف بيشتر ترغيب مي شوند كه ثابت كنند خودشان درست مي گويند، افكارشان بيشتر در دو قطب مخالف قرار مي گيرند. بنابراين به جاي اينكه هدفشان حل مشكل باشد بيشتر سعي مي كنند پيروز ميدان باشند.

براي شناسايي مشكل، بايد هر دوي شما بدون پيش داوري به عقايد و نقطه نظرات يكديگر گوش فرا دهيد. اگر خودشان را جاي او بگذاريد و مسائل را از ديد او ببينيد مي توانيد دريابيد كه چه چيز او را مي آزارد. با پرسيدن سوالات مناسب مي توانيد موقعيت همسرتان را روشن كنيد. ضمنا با استفاده از تكنيك هاي پرسشي مشابه مي توانيد به همسر خود نيز كمك كنيد ديدگاه هاي شما را درك كند.

وقتي داريد سوال مي كنيد كاملا بر افزايش درك و تفاهم متمركز شويد. براي اينكه بتوانيد شرايط را آرام كنيد و به همسرتان بقبولانيد كه حقيقتا به دنبال رسيدن به تفاهم هستيد، بايد لحن و بيانتان حال و هواي پرس و جوي دلسوزانه را داشته باشد. مثلا گفتن«فكر مي كني چه مقدار صحبت كردن درباره ي كاركمك مي كنه آرامش پيدا كني؟» خيلي موثرتر از اين است كه بگوييد«يعني بايد تا قيامت صحبت كنيم تا تو آروم شي؟» يا حتي اينكه بگوييد«گمونم بايد بايد تا صبح فقط حرف بزنيم كه تو راضي بشي» اگر وسوسه مي شويد نيش و كنايه اي بزنيد يا موذيانه همسرتان را به سخره بگيريد، احتمالا براي آغاز مذاكرات نياز به زمان بيشتري داريد.

وقتي در موقعيت مذاكره از روش پرس و جو استفاده مي كنيد هدف شما تحقيق است نه بازجويي؛ پس لحن و رفتار خود را آرام نگاه كنيد.????????????